سلام به همه روزتون بخیر ببخشید که تاپیک یه کم طولانیه
داستان من از خودم شرع میشه که بینهایت از دست خودم خسته ام دلم میخواد شما بهم بگین چجوری از این حال در بیام.
من دوسال پیش یه دوره کوتاهی افسردگی بعد از ازدواج داشتم. نمیدونم چجوری اما تقریبا خوب شد. من پارسال بعد از۴ترم درس خواندن انصراف دادم و دوباره کنکور دادم و دانشجو شدم. سرکار میرفتم که دیگه از امسال میخوام نرم
اما یه سری حالتها دارم که انگار از اون دوره مثل عوارض یه دارو بهم مونده:
خیلی شلخته شدم خونه میشه مثل بازار شام و من حوصله جمع کردن خونه، حوصله شستن ظرف ها و غذا درست کردن، حوصله به خودم رسیدن و حتی گاهی آرایش کردن و آرایشگاه رفتن ندارم
خوایم به طرز وحشتناکی زیاده همش دوست دارم تو تخت باشم
پرخاشگری و بداخلاقی هام زیاد شده سر یه ماجرای کوچیک مثل اینکه شوهرم مثلاً زباله ها رو دیر میبره بیرون عصبانی میشم. خیلی سختگیری میکنم هم به خودم هم به شوهرم
خیلی معنویتم کم شده همش خدا رو فراموش میکنم
بی برنامه شدم من قبلاً کارهام و لیست میکردم مثلاً تو دوره دبیرستان. بعد به همش میرسیدم اما الان نه! همش عقب میمونم
خیلی وقتا حس شکست میکنم نمیدونم چجوری موفق بشم چجوری مدیریت کنم خودم و زندگیم و...
خلاصه که فکر میکنم زندگیم پوچ و بی هدفه و فقط الکی روز میگذرونم بدون هیچ تلاشی
شما راهکاراتون چیه؟
کتابی سراغ دارین؟ سایتی یا کانالی یا راهی که بتونم زندگیمو نجات بدم چون میدونم اینجوری ادامه بدم بعد از چند وقت صبر شوهرمم با وجود مدارا کردن های الانش تموم میشه
ممنونم از همتون