بعد هشت سال انتظار و یه سقط تو هشت هفته، با میکرو باردار شدم. همه آزمایش ها و سل فری و سونو عالی بود، از هفته هجده با تکون هاش هر روز صبح از خواب بیدارم میکرد. بیست و پنج هفته و چهار روز بودم. صبح از خواب بیدار شدم اما خیلی کسل بودم. همه ش خوابم میومد، تا شب تکون نخورد. فرداش رفتم سونو گفتن ایست قلبی کرده. دنیا رو سرم خراب شد. یکشنبه هفته قبل با آمپول فشار زایمان طبیعی کردم دخترم دیگه نیست دنیام شده جهنم، سیسمونی که با یه دنیا آرزو خریدم و جمع کردم. شیر اومده تو سینه هام، ولی تو کجایی عزیز مامان که بخوری، خدایا من واسه این امتحان خیلی ضعیفم خیلی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
گلم آزمایش برای آلمان نفرستادید که ببینن مشکل چی بوده؟؟؟؟
دوست من! حرف نامربوط زدن، زدنِ خودت به کوچه علی چپ، انکار کردن، پیچوندن، انکار حقیقت، و.... راه پاسخ دادن به نظرات مخالف با نظرت نیست. یاد بگیر که اشتباهتو بپذیری. فرهنگ گفتگو را برو یاد بگیر و تا وقتی منظور طرف مقابلت را درست نفهمیدی، اظهار نظر نکن. یا حداقل بپذیر که اشتباه متوجه شدی.دوستان نینی سایتی گرامی!!لطفا اگه نظری مخالف نظر من دارید، منو ریپلای نکنید. بیاید یه کم بزرگ بشیم و یاد بگیریم که هر کس نظر خودشوداره. اگه مخالفی، نظر خودتو بده و برو، ولی منو ریپلای نکن
عزیزم اصلا ناراحت نباش،تو میتونی،مطمئن باش چندماه نگذشته زووود حامله میشی و بچت صحیح و سالم میاد تو بغلت،اصلاااا خودتو نگران نکن فقط امید داشته باش،پسرخاله من با کلی دوا درمون زنش باردار نشد هرکاری کردن،بعد ۱۲-۱۳ سال دیگه دوا درمونو ول کرده بودن زنش باردار شد تو دوماهگی سقط شد،خیلی ناراحت بودن،۳ ماه بعد از سقطش دوباره حامله شد الان یه دختره ۱ ساله داره ماشالله یه زبونی داره ک همه واسش میمیرن
صبحانه را میتوان با دسر عاشقانه های شیرین میل کرد...وقتی الکی حواسم را پرت روزنامه خواندن کنم و از فنجان تو چایی بنوشم و بعد با کلی اب و تاب بگویم: عجیب است...چقدر چای امروز خوش طمع شده...! چشمانت به خنده بیفتد ولقمه نیمه گاز زده ام را از دستم بگیری و بگذاری دهانت و بگوویی:عجیب تر اینکه نان و مربای امروز هم طمع هیجان انگیزی دارد و هضم،این مزها های ه عجیب،بوسه ای میخواهد که که از ابتدای صبح روی لب های جنابعالی دارد زبان درازی میکند!! بابا تیکر رژیمه ،من مجردم هنوز شوهرم کجا بود که حامله بشم بابا