بیاید سرزنشم کنید تا بلکه عقلم بیاد سرجاش😑😔

اره چرا نتونی گلم؟ 

فقط خودت میتونی ب خودت کمک کنی. من انقد بخاطرش حرص خوردم. داستان عشقمو باهاش تاپیک زدم برو بخون . 

خواهش میکنم عزیزم

تو دختر خیلی خیلی خوبی هستی.

قدر خودتو بدون

همین الان برای شروع این امضای غمگین و دردناکت رو عوض کن. تو باید از همین لحظه شروع کنی و برای فراموش کردن این پسره قدم برداری.

باید دوباره بشی یه دختر شاداب و مهربون.

باید بهترین دختر دنیا بشی.

چون قراره انشاالله در آینده ای نزدیک با بهترین پسر دنیا ازدواج کنی.

من برات دعا میکنم.

پدرت خیلی خیلی دوست داره

معلومه تو از همه چی براش مهم تری که اینهمه مقاومت کرده تا تو انتخاب غلط نداشته باشی.

پدرت هم دلش میخواد بهترین مرد دنیا سهم تو بشه.

پس همین الان یه صلوات بفرست.

تو قلبت به خدا توکل کن و ازش کمک بخواه

یه امضای پرانرژی هم به جای این امضای غمگین بذار

تو میتونی همه چیز رو عوض کنی.

تو میتونی قوی ترین و بهترین و شادترین دختر دنیا بشی.

من مطمعنم تو از پسش بر میای.🌸

چشم

منم ب جمعتون اضافه کنید😔

فدات شم

ما از زندگی شانس نیاوردیم

اما دلم میخواد خودم تنهایی رو پای خودم بایستم

و با موفق شدنم انتقام بگیرم

دیشب یادته باهم حرف میزدیم؟دقیقا نامزد منم بهم گف 3 ماه دور باشیم از هم 

منم میخوام قوی باشم 

معلوم نی چ مرگشونه

خدا داند اما من دیگ حس میکنم از مسئله مریضیشو و کارش داشت استفاده میکرد ک منو پس بزنه نمیتونست مستقیم بگه لاشی شدم

باید قوی باشیم ب خودمون برسیم و خودمونو دوست داشته باشیم من ک دیگه پیام نمیدم بهش و میخوام ب فکر سلامت جسمی و روحی خودم باشم درسته سخته ولی کوچیک کردن و شکست غرورم دیگه کافیه انگار هرچی بیشتر بری سمتشون بدتر میشن

من از بهمن سال پیش تا دیروز خیلی خودمو کوچیک کردم براش

گفتم مریضه، عب نداره، بذار نازشو بکشم، انقد بردمش بالا بالا ک رید تو سر خودم ازون بالا

منم عین تو، میخوام محکم باشمو دیگ ازش گذشتم

انگار این مردا جنبه ندارن هرچقدر ببریشون بالا تورو میارن پایین و فکر میکنن چ تحفه ای هستن

همین این کثافت اولش هی میگفت من هیچی نیستم اینطوریم اونطوریم حالا واسه من قیافه میگیره، بره گم شه تقصیر خودم بود ک گندش کردم

من ک این سه ماهو بش پیام نمیدم بعد این 3 ماهم اگر اومد سمتم قشششششنگ از خجالتش در میام و بعدش باهاش ادامه میدم البته اگه اونموقع دیگه من بخوام ادامه بدم اگرم بخوام ادامه بدم بعد این 3 ماه دیگه طرز فکرمو عوض میکنم نمیزارم یجوری بشه ک مطمئن باشه ب هیچ وجه نمیرم و همیشه باهاشم جوری رفتار میکنم ترس از دست دادنمو داسته باشه 

حس میکنم باید غرور شکستمو ترمیم کنم 

من امیدی ندارم ب برگشتش... 

بنظرت بر میگرده؟ 

ب من گف بعد 3 ماه ک اومدی اینجا دوباره رابطمونو شروع میکنیم ولی من میخوام یکاری کنم و یجوری فکر کنم ک انگار قرار نیس دیگه برم باهاش البته خداکنه بتونم خیلی سخته 

توام سعی کن یجوری باشی ک امید الکی ب خودت ندی و اصلا از همین الان فکر کنی واس همیشه رفته

ادم نمبتونه ذهنشونو بخونه پس چرا خودمونو عذاب بدیم 

منم یسری سر این مریضییش خون ب جیگر شدم واقعا

شاید این رفتنشون باعث شه بفهمیم چقدر براشون مهم و با ارزش بودیم اگه ارزش داشته باشیم و دوستمون داشته باشن نمیتونن ترکمون کنن ولی من ک اگه برگرده دیگه اون ادم سابق نمیشم  میشم ی نیلوفر دیگه دیگه غرورمو له نمیکنم سعی میکنم توو این سه ماه ب خودم برسم و خودمو و روحمو و جسممو ترمیم کنم