2777
2789
عنوان

خانومای باسیاست بیاین دارم دق میکنم

| مشاهده متن کامل بحث + 275 بازدید | 37 پست
وااای😑😑😑 بقران فکر کردم بچه س همون از فرهنگ پایینشه که اینطوریه والا منم شهرستانی ام زیراب او ...

متاسفانه نمیدونم بایدچه برخوردی کنم. میترسم سکوت کنم آون بیشترادامه بده

عجببببب فهمیدم‌گفتی بعضیا ولی بازم حرفت زشت بود

واقعابعضی ازخانوماهستن که تنهادغدغشون ازدواجه!و به چشم دیدم که خیلی هم موفق هستن توزندگی زناشوییشون،باوجودسن کم خیلی سیاست دارن،یکیش دخترخاله خودم،کاری ندارم به جبر جغرافیایی منظورم اینی بودکه گفتم

نی نی سایتم نی نی سایت قدیم 😊😀

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

متاسفانه نمیدونم بایدچه برخوردی کنم. میترسم سکوت کنم آون بیشترادامه بده

بنظرم ادم حسابش نکن

فقط شان و اخلاقتو حفظ کن

ولی اگه تو روت درومد و چیزی گفت جواب بده

مثلا گفته من حواسم به شوهرم هس خیلی خرج نمیکنم بگو همسر من عاشق اینه که من بخودم برسم و خرج کنم اصلا عشق میکنه...

همه مردا اینو دوس دارن هرچقدم بی پول باشن

دگ سکوت ننما تااین حد لطفا

تا عشق آمد دردم آسان شد، خدارا شکر؛؛ مادر شدم او پاره جان شد خدارا شکر؛؛ سنگ صبورم، نور چشمم ، میوه قلبم؛؛ شب را ورق زد ماه تابان شد خدارا شکر......
بنظرم ادم حسابش نکن فقط شان و اخلاقتو حفظ کن ولی اگه تو روت درومد و چیزی گفت جواب بده مثلا گفته م ...

اوهوم فکرمیکنم بایدحتماجوابشوبدم. نمیتونم عکسشوبزارم اماخیلی زمخته آما مدام از ظاهرخودش تعریف میکنه. خیلی بنده خدا زشته. نمیدونم چطورانقدراعتمادبه نفس داره

واقعابعضی ازخانوماهستن که تنهادغدغشون ازدواجه!و به چشم دیدم که خیلی هم موفق هستن توزندگی زناشوییشون، ...

ولی ربطی به تهرانی و شهرستانی نداره

من عشق اولم تهرانی بود وقتی اشنا شدیم ۲۴ سالش بود

میگف همه پسرای فامیل زن‌گرفتن زودتر بیام خواستگاریت ازدواج کنیم... احساس میکرد پیرپسره

خیلی داغون بود🤦‍♀️

تا عشق آمد دردم آسان شد، خدارا شکر؛؛ مادر شدم او پاره جان شد خدارا شکر؛؛ سنگ صبورم، نور چشمم ، میوه قلبم؛؛ شب را ورق زد ماه تابان شد خدارا شکر......

جاری منم تا ابتدایی بیشتر درس نخوند.حتی بخدا موقع عقدش فامیلی خودشم بلد نبود بنویسه.کاری ب روستایی بودنش ندارم.خیلی توی روستا بودن ب همه چی هم رسیدن.موفق بودن‌.یه اخلاق ورفتاری داره ک من اصلا نمیپسندم.شایدم چون اسمش جاریه‌.روش حساس شدمه.شایدم حسادت باشه.مثلا یه جا ب شوهرم تیکه میندازه.شوهرم موهاش از جلو کم پشتن.ولی ن کامل.میگ شوهرته کچله‌.امید کچل.بعد از اون ور‌..بم میگ شوهرت خیلی خوبه.یا من پرستارم.بم میگ چقد بده آدم شیفت باشه نتونه بخوابه.من تا ۳ظهر میخوابم.بعد از اون ور میگ تو سرکاری هرچی بخوای میتونی بخری. یا میرم خونه مادرشوهرم.من شاغلم.خونه خودمم هست...ی نگاه ب من میکنه بند میشه.میره تو آشپزخونه.چای میاره.ظرف میشوره.هرروز ب خونواده شوهرم روزی چنبار سر میزنه.من مشکلی با این چیزا ندارم کار کنه سر بزنه.ولی این باعث شده انتظار خونواده شوهرم از من بیشتر بشه.

من بش گفتم امسال قصد داریم بچه دار بشیم از عید داره برا بچه اقدام میکنه.یه روز من وشوهرم رفتیم خونه خواهرشوهرم اون وقتی فهمید فرداش رفت خونه همون خواهرشوهرم...هرچی من میخرم اونم میگیره....خیلی چیزای دیگ....نمیگم حسوده.ولی رفتاراشو دوست ندارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز