عزیزم خیلی سخته اصلا نپرس دور از جون مثل یه داغه ک تا اخر رو دل ادم میمونه چون واقعا تو اون لحظه ک س ...
یاد اتاق سونو افتادم چهره نگران خانم دکتر حین سونو سوال من و صحبتای دکتر گریه های من و اینکه نمیدونستم چجور با شوهر منتظرم دم در اتاق مواجه بشم و چجور بش بگم.
عزیزم خیلی ناراحت شدم برات. یه چند ماه به بدنت فرصت بده من شنیدم بعد سقط رحم لیز میشه باید فرصت ...
5 ماه از سقط آخرم میگذره...فعلا قصد بارداری ندارم..اول باید لاغر کنم ....بعدش فیبروم دارم میخوام با طب سنتی درمانش کنم انشالله ...بعد باید کلی آزمایش بدم تا دلیل سقطام مشخص بشه...کو تا من طعم مادر شدنو بچشم😔😔😔😔😔😔😔
خودمم دقیقا عین خودت بودم طوری گریه میکردم که ک همه ب حال من گریه میکردن اونجا
دکتر سونو انقدر ناراحت شد دقیقا یادمه وقتی گفتم من آی وی افی ام حالا چطور به شوهرم بگم. گفت ای وای نمیدونم چه حکمتیه بعضیا ناخواسته باردار میشن بعضیا هم اینجوری!😔
خودمم دقیقا عین خودت بودم طوری گریه میکردم که ک همه ب حال من گریه میکردن اونجا
من یادم نیست فکر کنم گریه نکردم فقط دنیا روی سرم خراب شد که چطور به شوهرم بگم شوهرم که دقیقا به هفته قبلش صدای قلبش رو با هم شنیدیم و خانم دکتر توی مانتیتور بهمون نشونش داد چقدر عکس سونو رو نکاه میکردیم. چقدر زود اون شادیمون تموم شد
من یادم نیست فکر کنم گریه نکردم فقط دنیا روی سرم خراب شد که چطور به شوهرم بگم شوهرم که دقیقا به هفته ...
من وقتی دکتر گفت که قلبش دیگه نمیزنه با صدای بلند گریه کردم یادمه وقتی از آسانسور اومدم بیرون شوهرمو که دیدم چهرش پر از استرس بود گریه هام شدیدتر شد...هنوزم قیافه همسرم جلو چشامه...حتی نگهبان اونجا هم بغض کرد با گریه های من...چه روزایی رو گذروندم ...خدایا ببین مارو.