سلام.حدود2ساعت پیش تواتوبوس بودم داشتم ازجایی برمیگشتم بعد یه پسراومد داخل اتوبوس ب من نگا کردبعدشم نزدیک من نشست هی نگاه میکرد سنگینی نگاشو احساس کردم بعدچنددقیقه بهم گفت ببخشید خانوم دستمال دارید؟گفتم نخیر گفت باش ببخشید....خلاصه تامن برسم ب مقصد هی نگامیکرد منم انگشتردستم بود بعدبانامزدمم تلفنی حرف زدم گفتم شایدحالیش شد ولی اصلا....بعدش ک ب ایسگاه رسیدم همین پاشدم پیادشم اونم پشت من پاشد سریع...رسیدم توکوچمون جلوی درمون بودم برگشتم دیدم پشت درخت وایستاده منونگا میکنه منم دیگ رفتم داخل...الان همش میترسم بیاد خواستگاری یوقت😞
کاش میشد بعضیارو یک ساعت بزاریم جای خودمون بعد بهش بگیم ببین میتونی تحمل کنی...!!!
یجور میگی میترسم انگار میخاد با ایل و تبارش بزور گروگانت بگیره ببره عقدت کنه🙄
بنده به عنوان یه عضو از جامعه نینی سایتی و جامعه ایران مخالفتمو از ازدواج در سن زیر ۱۸ سال اعلام میکنم و هر جا صحبتی در این مورد باشه ساکت نمیمونم.همونطور که حجاب من که یک مسئله شخصیه از نظر شما به شما و شوشو!هاتونو جامعه و قایق و کشتی و این حرفا مربوط میشه ازدواج شما در سن پایین که تبعات زیادی در جامعه داره ،جدا از دلسوزی به منم مربوط میشه. حداقل در سن قانونی ازدواج کنین! برنگردین به صد سال قبلو قبل ترش!از یک کار اشتباه دفاع و تبلیغ نکنین! مثال نقض نیارین که فلانی خوشبخته فلانی اندازه ۴۰ ساله ها میفهمه.کار اشتباه اشتباهه😕حتی اگه خوشبختم بشید خیلی چیزا رو از دست دادین و خیلی مسوولیت هایی که مناسب سنتون نبوده رو دوشتونه(کپی امضای یک کاربر)از اتصال مغزوزبونتون مطلع باشیدبعد نظربدید
چه جالب برام پیش اومده منتها تو پارک.همیشه زمان دانشجوییم میرفتم تو پارک مجله مورد علاقمو میخوندم.یه اقایی اومد چند روز کنارم راه میرفت و حالت تفکر به خودش میگرفت.بعدم دستمال خواست.بهش دادم و خواست دوست شه که من قبول نکردم و باعث شد واسه همیشه دیگه اون پارک نرم.بدجنس
خخخخخ عزیزم تو نامزد داری نباس اصلا توجه کنی رو رفتار اون اقا قبل ازدواجم هزار مورد ازینا پیش اومد ی دونشم آدم حسابی نبودن .معلومه فکرت خیلی مشغولشه تایپک زدی