من از تو بدتر بودم
از مردایی خوشم میومد ک دست برن دارن
همیشه دلم میخاست با گلد درو باز کنه
بیاد الکی بهانه بگیره با کمربند منو بزنه بعد بگه ضعیفه با همون دهن خونی بیا ب اقات ی ماچ بده بعد برو چاییمو بیار تا دوباره نزدمت🤣اینارو واس دوستام میگفتم میمردن از خنده
بزرگتر ک سدم دلم میخاست شوهرم از جمله مردهایی باشه ک بقیه زنها ازشون بدشون میاد از اینایی ک با زنا عبوس و اخمو رفتار میکنن و همه زنا میگن مث سسسگ میمونه
حالا ک با شوهرم ازدواج کردم میگم خدایا شکرت
هرچی با من خوبه و مث این کیس شما با همه چی راه میاد با بقیه اینطور نیست
خلاصه م اینجور مردا کمن
حیفه بیشتر درموردش فکر کن عزیز دلم