من اونقد دوسش دارم ك كلا اونو گذاشته بودم تو اولويت ،بچه هاروميخابونم ك برم پيشش ولي انقد خودشو ميكشه كنار ك ادم از خودش بدش مياد
البته شايد فك كنين ي خودم نميرسم.خودش هر روز ميگه من زني مرتب تر و تميز تر از تو نميتونستم پيداكنم هميشه ميگه تو خيلي بوي خوب و تميزي ميدي و خيلي دوست دارم و...فقط كلامي بلده بگه،راستي خيلي هم رو خابش حساسه هروقت خابش بياد بايد بخابه وگرنه عصبي ميشه