بعدا زد زیر حرفش ،گفت طلاق نمیدم،الان۷ماه هست منزل پدرمم خیلی حرفا و کشمکشا شد قبول کردن توافقی تموم ...
ببین الان دیگه مهریه راحت نمیدن. زندان هم که کلا کنسله . خدایی من شمارو نمیدونم اما واقعا وقتی نمیتونین زندگی کنید به مهریه گیر ندید جداشید خودتون زندگی رو بسازید
دوست عزیز میتونم بپرسم دلیل رفتنتون از خونه چی بوده ؟؟؟چه مدت رفتی ؟؟؟
خانواده ی سطح پایین و به شدتتتتت متعصب،من سه ساله باهاش زیر یک سقف زندگی میکنم اما حق نداشتم حتی یک بار برم بقالی برای خونم ی چیزی بخرم حتی حق نداشتم از پنجره بیرونو نگاه کنم باید چادر میپوشیدم وهیچوقت لباسایی دوس داشتمو نمیخریدم همیشه تو محدودیت بودم ،حتی باخودشم دیگه بیرون نمیبرد منو چون هرجا میرفتیم دعوامیکرد بامردم ک چرا ب من نگاه کردن،بافامیلام رفت و امد نمیکرد مخصوصا اونایی ک پسر داشتن،و....اعتیاد داره قرصرو تریاک مصرف میکنه چند بار فرستادمش کمپ اما نتونست ترک کنه،با پدر مادر سطح پایین و عقب موندش هم تو یک ساختمون زندگی میکردیم ک هیچوقت حاضر نشد ازاون خونه خارج بشه ،خوبیش فقط این بود ک دیوونه وار عاشقم بود و از نظر مالی ام خوب بود اوضاعش فقط همین اما انقدر عذابم داد ک اصلا خوبیاشو نمیبینم ،چون بچه بودم تن ب ازدواج دادم به خاطر بابام و داداشم چون اونام مثل همسرم دل سیاه بودن فقط میخواستم ازاون خونه فرار کنم عقلم کم بود نفهمیدم دارم از چاله میوفتم تو چاه
بعدا زد زیر حرفش ،گفت طلاق نمیدم،الان۷ماه هست منزل پدرمم خیلی حرفا و کشمکشا شد قبول کردن توافقی تموم ...
کاش ۵۰تومن میگرفتی.از مهریت نگذر.من خودم احتمالا جدا بشم ومهریمم ۱۱۴تا سکه هستش میخوام ۱۰۰تارو ببخشم ۱۴تا رو بگیرم که پشتوانه داشته باشم حالا نمیدونم اینجور بشه یا نه