کاری خیلی خوبی کردی مطمئن باش بابات هم دیده پسر پر جربزه ای نیست ک رضایت نداده پسری ک از الان نتونه واسه ب دست اوردنت تلاش کنه فردا تو مشکلات تنهات میزاره
به نظرم شما دیگه کاری به کارش نداشته باش. اگه واقعابخواد یه حرکتی میکنه که البته بازم میگم اولین قدم باید سربازی رفتنشون باشه ... پدرت خیلی عاقلانه رفتار کرده .بهتره شماهم فعلا به درست برسی و بری دانشگاه .معلوم نیست اگه با این آقا ازدواجکنی اصلا امکان رفتن دانشگاهو داشته باشی یا نه .واینکه شاید با دیدن یهمحیطجدید بفهمی انتخابت اشتباه بوده... توی سن کم وبا اولین پسری که برخورد کردی دوست شدی اونمانقدر طولانی .مطمئنا خیلی از رفتاراتون از روی بچگیو ناپختگیه.... حتی خواستگاری اومدن اون آقا هماز روی تب عاشقیبوده وگرنه پسری که سربازی نرفته و درسش تموم نشده اصلا نباید بره خواستگاری .
اونم سن و شرایط درست و حسابی نداره که بخاد بیاد خاستگاری.خانواده اش هم که نمیتونن حمایتش کنن.پس بهتره فعلا فرصت بهش بدی یا میمونه واسه همیشه
یا میره ...
وای عزیزم من هم سن شمام می دونم احساست پاکه ولی به عنوان هم سنی بهت میگم تا جوونی برو خوش باش به فکر این چیزا هم نباش چون خیلی از کسا دیدم بعد از اینکه زود ازدواج کردن ولی سالها بعد غبطه خوردن که چرا ادامه تحصیل ندادن و ....امیدوارم دلگیر نشی ولی فقط یه نظر بود
خب ببین مشکلم اینه ک فقط یبار رف پیشش و ترسید و سرجاش نشست و توقع داشت من خودم راضیش کنم..کار درستی کردم ک همه خاطره هاشو انداختم دور؟بهش گفتم برو پی زندگیت مخالفت بابای من یکیو میخاست عین کوه وایسه و انقد بیادو بره تا راضیش کنه اما تو زود جا زدی ما بدرد هم نمیخوریم😔😔
ای بابا منم خیلی دلم تنگه این روزها دیشب تو واتساپ یه پیام داده و خودش دوباره پاک کرده هنوز نمیدونم چرا اینهمه دوستش دارم
