نگهبان قبول کرد و ایشان را نزد هشام برد و کارش را انجام داد و زمانی که بیرون آمد، نگهبان گفت: جانم فدای شما! آن دعا را به من بیاموز.
ایشان فرمود: هر روز صبح و عصر هفتاد مرتبه بگو: سبحانالله، ده مرتبه استغفرالله و نه مرتبه تسبیح و آن را با استغفار تمام کن که خدواند عزوجل میفرماید که از خداوند عزوجل آمرزش بطلبید، چرا که او آمرزنده است. از آسمان آب گوارا برایتان نازل کرد و به وسیله مال و فرزند به شما کمک کرد و برایتان باغها و نهرهایی قرار داد، نگهبان این ذکر را گفت و دارای فرزندان بسیاری شد و بعد از این همیشه به دیدار امام باقر و امام صادق (ع) میرفت.
سلیمان گفت: با دختر عمهام ازدواج نمودم و اینها را خواندم ولی فرزنددار نشدیم، آن را به همسرم یاد دادم او خواند و ما بچهدار شدیم و فهمیدم که اگر زن بخواند بچهدار می شود، و این دعا را به کسانی که بچهار نمیشدند آموزش دادم و آنها هم دارای فرزندان زیادی شدند.