دیشب با برادر شوهرم دعوام شد

شوهرم اوایل بدتر از اینا بود باهام همیشه سر خانوادش دعا داشت باهام جوری پرش کرده بودن روز عروسی تو ماشین است منو میبرد آرایشگاه با مشت زد تو شکمم انقد گریه کرده بودم چشمام پف کرده بود

ممنونم گلم

آره بخدا هیچوقت از یادم نمیره تو همه ی عکسای عروسیم و فیلم عروسیم چهره م ناراحت و غمگینه بدترین شب زندگیم بود.

همیشه همینو بهش میگم که اگه اون هوامو داشته باشه کسی جرات نمیکنه بهم بی احترامی کنه .اونا هم دیدن شوهرم بیخیاله هرجور دلشون بخواد رفتار میکنن ،یبار سر یه موضوعی برادر شوهر کوچیکم با شوهرم بحثشون شد رفته بودم خونه ی پدر شوهرم برادر شوهر کوچیکم جواب سلام منو نمی داد به من بی محلی میکرد در صورتی که من تا اونموقع نمیدونستم اینا بحثشون شده،اصلا من چه گناهی کردم اینجوری رفتار میکرد با من ،چون با شوهرم بحثش شده به منم بی محلی میکرد 

از بس شوهرم هیچی نگفته اونا هر چی خواستن گفتن،خودشون  زبون آدمو میکشن بیرون خودشون باعث میشن جوابشونو بدم،شما این خانواده رو نمیشناسین میگن عروس باید تو سری خور باشه منم وقتی عروس این خانواده شدم ۱۸ سالم بود تو خونمون حتی بابام سرم داد نکشیده بود اینا هرجور دلشون میخواد رفتار میکنن باهام ولی دیکه این اجازه رو نمیدم بهشون

اینا انقدر بی ادبن علاوه بر دخالت بی احترامی و توهین هم میکنن

آره امشب اینو بهش گفتم، به همسرم گفتم دیگه بسه تا الان هر چی گفتن هیچی نگفتم اگه نمیتونی بهشون بگی احترام نگه دارن منم دلیلی نمی بینم احترام بذارم بهشون .

من اون موقع که ازدواج کردم ۱۸ سالم بود ساکت و آروم بودم اینا از کم سن و سال بودن من سو استفاده میکردن تیکه مینداختن  بی احترامی میکردن ولی من هیچی نمی گفتم اینا بدتر میشدن جوری که خواهرشوهرم باهام دعواش شد گفت مادرت ایشالا به روز مادر من بیفته ،چون مادر شوهرم سکته کرد بنده خدا یه مدت تو جا بود من و جاریتم ازش نگهداری میکردیم.همین خواهرشوهرم اون موقع نامزد بود پاشد رفت خونه ی نامزدش یوقت از مادرش نگهداری نکنه حتی مادرش هم مرد سر خاکش نیومد.

آره واقعا خدارو شکر ولی با اون حال دخالت میکردن چی بخرین واسه خونتون چی نخرین، منم تو نامزدی اصلا بهش فشار نیاوردم که واسم چیزی بخره دوس داشتم پولاشو جمع کنه با این حال خانواده ش میگفتن توقعات من خیلی زیاده 

تو هم خوب کاری کردی گفتی حرفاتو آدم همش ناراحتیشو تو خودش بریزه مریض میشه غصه میخوره چرا ما خودمونو حرص بدیم بخاطر اونا بذار اونا حرص بخورن