2777
2789

من 9ساله ازدواج کردم هفته ای یکبارباهمسرم میرم خونه مادرشوهرم و اصلا تماس تلفنی باهاشون ندارم مگه اینکه کاری چیزی داشته باشم و اصلا ازشون خبرنمیگیرم واوناهم نسبت به من همینطورن وازاول خونه مستقل داشتیم پیش مادرشوهر زندگی نکردم دوتاجاریام که بعد من اومدن هر کدوم سه سالی تویه واحد بامادرشوهرم زندگی کردن اونا بیشتره هوای مادرشوهرمو داشتن مثلا مریض شدنی براش سوپ درست میکنن بیرون رفتنی بهش تعارف میزنن بیابریم بیرون خونه تنهانمون و خب زنگ هم بهش میزنن براهمین مادرشوهرم همیشه اوناروصدازدنی ته اسمشون جان میگه ولی حتی اسم منو زورش میادبگه البته بگم مادر شوهرم ادمیه که همیشه پشت پسرا ودختراشه مثلا اگه بحثی بین عروس وپسرش پیش بیاد حتی اگه حق با عروس باشه طرف پسر شو میگیره وانتظارداره عروس فقط هوا شو داشته باشه و خودش اصلا به عروسا توجه نمی کنه مثلا منی که عروس اولی بودم با تحریم که دوسال بعد من اومدن کلی تبعیض بینمون قایل شد و وقتی همسرم گفت چرا اینکاروکردی به حالت طلبکارانه گفت دوست داشتم دلم خواسته حالا من اگه بین مادرم و خودش فرق بزارم علنی آبروریزی میکنه وکلا انتظاریکطرفه داره حق به جانبه. و همیشه خودشو کارشو درست میدونه حالا بنظرتون رفتارمن درسته؟؟:

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مثلا چندوقت پیش داشتم خواهرشوهر حرف میزدم اره بچه روگذاشتم پیش دا داشت رفتم حموم اومدم دیدم خوابش برده بچه هم فلفلو مالیده به سروروش دیدم فوری مادر شوهرم برگشته میگه ای وای حتما سرزنشش کرد یا خسته بوده خوابش برده دیگه کلا اینجورادمیه


مثلا چندوقت پیش داشتم خواهرشوهر حرف میزدم اره بچه روگذاشتم پیش دا داشت رفتم حموم اومدم دیدم خوابش بر ...



درست نفهمیدم چی گفتی ولی دیگه انتظار نداشته باش بچتم نگه دارن پررو بازی درنیار کاری که نمیکنی کار هم ازشون نخواه

دعا کنید درتاریخ ۰۱/۰۱/۰۱ ۱۴ برای من معجزه اتفاق بیفته ......❤❤🙏🙏

تو قضیه رفت و آمدت و تماس تلفنیت با خانواده همسرت دقیقا مثل منه

من عروس بزرگ و فعلا تک عروسم

دخترم ندارن یه پسردیگه هم هست که درشرف ازدواجه

اوایل خیلی میرفتیم ولی انقدر ناراحتی و استرسم زیاد شد که کردم هفته ای یه بار

منم دقیقا مث شما رفتار میکنم ، هفته ای به بار میرم ، زنگ نمیزنم ، احترامشونم دارم ،

ولی

تفاوتم با شما اینه که من اصلا برام مهم نیس که رفتارش با جازیم چجوریه ، بهتره یا بدتر ( جاری ندارم)

اونا از اول هیییچ کمکی به ما نکردن ، همه کمکارو بابام انجام داد، واقعا دستمونو گرفت 

به نظر من اونا به درد من نمیخورن پس لزومی نداره هواشونو داشته باشم ، من هوای خانوادمو دارم که همیشه پشتمن

حالا جاری دارم بشم برام مهم نیس که چجورین باهاش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792