سلام خانم های عزیز نمیدونم چیکار کنم شوهرم با من خوبه تا وقتی که با خانواده اش خوب باشم اگه باهاشون سرد بشم اگه مشکل از اونا هم داشت همه اش تو خونه بیحوصله ودپرس میشینه همه اش میگه تو با اونا خوب باش بابا وقتی بی محلی با آن مجلس میکنم من چطور خوب باشم.ما هرهفته 5 شنبه ها برا شام میایم خونه ی مادر شوهرم البته هر هفته خودش زنگ میزد به من که منتظریم شام میاین من هم میگفتم راه الان 2 هفته اس نرفتم چون هفته ی قبل اش سر سفره یه حرفی پیش اومد من بعدا به شوهرم گفتم سر سفره منظورشان به من بود منم به خاطر تو چیزی نگفتم حالا این زنگ رو به مادرش که شما این حرف رو گفتین اونا هم گفتن نه ما نگفتیم منظورمان همسرت نبوده حالا از اون موقه مادر شوهرم زنگ نزده بیاین منم نرفتم فقط شوهرم رفته بهشون سر زده حالا شوهرم رفته تو قیافه چیزی نمیگه ولی میدونم چون نرفتم ناراحته وقتی مادرش زنگ نزده دعوت کنه من کجا برم
سر این مسائل ناراحت نشو . چون مکررا پیش میاد. از کنار همش رد شو
خوب چرا حرفشونو به خودت گرفتی.... حتز اگه منظورشون تو بودی هم یه گوش در کن یکی دروازه
دعا ب خورد همسرت ندادن؟
از حپخانوادش وقتی تارحتی ب همسرت نگو اگه اونقد مهمه خودت گله کن
من مادر شوهرم هیچ وقت دعوت نمیکنه خودم میرم
شاید واقعا منظورشون شما نبودی
اولا که نباید هر هفته دعوت کنن خودت باید با شوهرت بری سر بزنی دومی که تجربه خودمه هر وقت احساس کردی کسی چیزی میکه که منظورش تویی بگو مامان جون منظورتون چی بود یا خودت حواب بده شوهرتو قاطی نکن
اسی جان اولندش که خیلی بد نوشتی دوما احساس می کنم یه مقداری خودت هم مقصری عزیزم
والله من که خیلی به مادرشوهرم سر می زنم اصلا نیاز نیس دعوت کنه خودمون میریم سر می زنیم
وقتی هم حرفی می زنن سریع به خودت نگیر شاید واقعا منظورش شما نبودی و اینکه چه شوهر خوبی داری که به مادرش گلایه کرده که فلان حرفو به همسرم گفتین خیلی از مردها این حرفها رو نمی رن به مادرشون بگن به جاش به زنشون میگن تو اشتباه می کنی و ... البته شاید هم باید گفت شوهرت آدم ساده ایه که اون طوری رفتار کرده
حالا حرفشون سر سفره چی بود که ناراحتت کرده؟
