مادرشوهرم میخواد عمل زانو کنه منم تو یه اپارتمان باهاش زندگی میکنم الان نمیدونم چرا غصم گرفته میگم همه ی کاراش میوفته گردن همینجوریشم من بعضی از کاراشو میکردم دیگه چ برسه ب اینکه عمل کنه خیلی ام تنبل دختراش هستن گفتن میایم واسه کمک ولی من میترسم تا اخر من گرفتار بشم لطفا بهم امید و دلخوشی بدید
هرچی آتیشه از گور این تو یه ساختمون بودن بلند میشه
حالم بهم میخوره از تو یه ساختمون بودن باهاشون
برو کمک ولی به اندازه
عزیزم دلیلی نداره همه کارا بکنی ولی به رسم ادب کمک بده
بزار دختراش بیان ولی وقتی اونجان شما اصلا نرو خونه مادرشوهرت شام و ناهار..بعدا ی روز بگو من وایمیسم
چه اشکالی داره اگر در توانت هست کمکش کنی
شما که باهاش یه جا زندگی میکنی کاری نداره هفته ای یکبار جارو و گردگیری غذا هم هرچی برای خودتون میپزی برای اونم بپز اگه توان مالیشو نداری مواد غذایی از خونش ببر یه وعده از مواد اون برای همه درست کن یه وعده از مواد خودت
عزیزم با خودت بگو رضایت خدا رو فقط میخوای
مطمئن باش یه جا بهت برمیگرده خوبی کردنت
واسه رضای خدا به یه مریض کمک کن
تازه مادر دعاش میگیره اونم مادر همسرته و هر دعایی کنه واسه رندگیتون میگیره
عزیزم فکر کن یه بنده خدایی هیچ کسو نداره و خدا بشما این فرصتو داده که بهش برسی و ثواب کنی بهش کمک کن و برس هم ثواب داره و هم خدا هزار برابر برات جبران میکنه و کائنات هم برات دعای خیر میکنن از جایی که فکرشو نمیکنی خدا پاداشتو میده و خیر و برکت وارد زندگیت میشه
فقط برای رضای خدا بهش برس
یاعلی
عمل زانو یه طوره که روز بعد عمل دکتر میاد میگه پاشو راه برو البته واسه تعویض مفصل تو همگاهی پاشو دستشو بگیر مثلا بگودکتر گفته یه کم باید راه بری برات خوبه واینا ....کم کم بلند میشه
هرکسی به همون اندازه که حقشه باید تو اینجور سختی‌ها کمک کنه
وقتی عمل کرد،با دختراش برنامه بریزید،هر کدومتون مثلا دو روز پیشش باشید،تا کسی خسته نشه
یه ماهه سرپا میشه دیگه تا اخر عمرش که نمیخواد بخوابه
از اول متعادل رفت امد کن همش اونجا نباش که دختراش خیالشون بابت تو راحتشه
کمک ب مادر پدر تو همین دنیا جواب میگیری. خدا گره از کارت باز میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
