همین کارم کردم و دیگه هیچی نگفتم گفتم شاید اینجوری راحتتره راستشو بخای شوهرم بهم گفت تو با تعارف ...
عیب نداره گلم تو دلت اینقدر پاکه که هر چی تو دلت بوده رو به زبون آوردی و دوست داشتی راحت باشن و تعارف نکنن. این تجربه شد واست. چیز مهمی نیست اصلا بهش فکر نکنو خودتو اذیت نکن.دفعه بعد اونجوری باش که خودشون دلشون میخواد.
مرسی ک اومدی و نظرتو گفتی خداشاهده تمام خستگیه مهمونی ب تنم مونده خیلی حالم بهترع
بابا اصلا قضیه مهمی نیست که ناراحت شدی. سیزده بدر مامانم اینقدر به فامیلمون تعارف کرد دیگه آخر با حرصو دعوا گفت نمیخورم مگه من تعارف دارم... ما بیشتر خندمون گرفت مامانمم اصلا ناراحت نشد اتفاقا بازم به تعارف کردنش ادامه داد
مرسی ک اومدی و نظرتو گفتی خداشاهده تمام خستگیه مهمونی ب تنم مونده خیلی حالم بهترع
بابا اصلا قضیه مهمی نیست که ناراحت شدی. سیزده بدر مامانم اینقدر به فامیلمون تعارف کرد دیگه آخر با حرصو دعوا گفت نمیخورم مگه من تعارف دارم... ما بیشتر خندمون گرفت مامانمم اصلا ناراحت نشد اتفاقا بازم به تعارف کردنش ادامه داد