وای عزیزم چ بد
تو که نریخته بودی ..پس چرا اینجوری کرد ...حالا هم ریخته باشه فدای سرت ..چرا یهو قاطی کرد؟؟؟
وای شوهرت روانیه
قابلمه رو‌جوری میکوبیدی تو سرش که خودش تبدیل به ماست بشه
چرا این چیزایی که کوبونذی و شکوندی رو نزدی تو سر اون مرتیکه هاااار اه اه
چه وحشی! انگار منتظر بهانه بوده که اذیتت کنه پوستشو بکن تا دیگه از این غلطا نکنه
دفعه اولشه اینقدر عصبی؟ شاید مشکلی داشته چیزی بیرون خونه پیش اومده بوده
ماسته خونه خراب کن
بعد مامانم اينا هم نيومدن كلا اهل دخالت نيستن به ذره گذشت گفت بذار دهن ننتو فلان فلان ميكنم كه من كلا قاطي كردم حمله كردم سمتش و كتك كاري كرديم با لگد زد تو شيكمم بعد ميزد و ميگفت به ننه ي من ميگي منم گفتم هر چي به خانواده من بگي صد برابرشو تحويلت ميدم بع دخترمو برداشتم اومدم پسرمم كه يك و نيم سالشو گذاشتم پيشش تا اذيتش كنه و عقلش سر جاش بياد كه تازه رسيده بودم خونع مامانم كه نزديكمونه بعد ١٠دقيقه پسرمم آورد از حياط داد رفت بدو ن پوشك و لباس كه صب رفتم بيارم ديدم كثافت خونس وسيله هارو برداشتم و اومدم به دخترمم گفتم ميخاي بمون كه گفت نه ميام بعد برگشت به دخترم گفت ننت سرش به بدنش سنگيني ميكنه منم جواب ندادم و اومدم از صبحم ازش خبري نيست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
