چند وقت پیش شوهرم منو خر میکرد که خونه ویلایی میسازم یک طبقه ش رو میدم مادرم تا از شهرستان بیاد قم من بزور راضی شدم..
رفتار این چند روزه ش رو که دیدم گفتم به هیچ عنوان با مادرت زندگی نمیکنم..
دوستان خواهش میکنم بگید چکار کنم..
وقتی با جمع می رین مسافرت باید انتظار این رفتارو از جانب اونا داشته باشین . البته شوهرت کار درستی نکرده مادرش رو اورده اتاق شما ولی تو هم سیاست نداری که اگه داشتی خودش این مشگل رو حل می کرد.
واقعا ناراحت شدم مادرشوهرتم باید یکم ازتون دور میشد هم واسه عزت خودش هم واسه راحتی شما نمیدونم چی فک کرده پیش خودش دختراش چرا اینجورین من اگه بودم نمیذاشتم مادرم بی عزت شه میگفتم بیاد پیش خودمونم کلا نمیذارم 5مین مامانم بره پبشه عروسمونم خوشم نمیاد مامانمو مریض میکنه از بس زبون درازو بی حیاست
دوری و دوستی بهتره شماهم دیگه از بس پیشت بودن خسته شدی آدم نفسش میگیره
بعدم استارتر کلا یا کاری رو انجام نده یا اگرم انجام دادی بعدش منتش رو سر شوهرت یا بقیه نزار میخواستی از اول قبول نکنی مادرشوهرت بیاد خونت وقتی هم اومد منت نزار که مادرتو جمع کردم هرموقع کارخوبی میکنی اجرت رو از اماما بخواه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
