2777
2789

خونه ی ما تو یکی از شهرکهای اصفهانه که حدود ۱ ربع بیست دقیقه تا خوده اصفهان فاصله داره،کار شوهرم اصفهانه ،شوهرم پریروز نمیخواست بره سر کار. کار بانکی داشت، مامان باباش اومدن خونه ما و گفتن که بلند شو بریم کار بانکیتو میخوای انجام بدی از اونطرفم مارو ببر برسون تا ی جایی

دختر کوه نمک...دختر عزیزه...چشماشو میبنده...میخنده ریزه ریزه

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

معمولا هفته ای ۲،۳ بار پیش میاد که مادرشوهرم زنگ میزنه میگه تو که داری میری اصفهان ،منم سر رات بزار خونه آبجیت، در حاله که مسیر کار شوهرم اصلااااا ربطی به خونه خواهرشوهرم نداره و شوهرم باید کله اصفهانو دور بزنه تا بریوندش

دختر کوه نمک...دختر عزیزه...چشماشو میبنده...میخنده ریزه ریزه

و خواهر شوهرم هم هر موقع میخواد بیاد خونه مامانش بازم زنگ میزنه که بیا داری بر میگردی خونتون منم ببر

دختر کوه نمک...دختر عزیزه...چشماشو میبنده...میخنده ریزه ریزه

خونه مامان منم نزدیکه خونه خواهرشوهرمه ، من هر موقع میخوام برم اونجا وقتی عنوان میکنم شوهرم میگه میدونی که مسیرم اونور نیست. من بعضی از مواقع دلم براش میسوخت و وسطای راه پیاده میسدم با اتوبوس میرفتم. ولی جالبه اصلا روش نمیشه به خانوادش اینو بگه

دختر کوه نمک...دختر عزیزه...چشماشو میبنده...میخنده ریزه ریزه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792