۱۳ ساله ازدواج کردم خانواده همسرم از اول تو زندگیم دخالت میکردن و رسم و رسوم و به جا نمی اوردن!!! مادرم میگفت ایرادی نداره .عروسی کردیم و بازهم اذیتم میکردن.....چهل روزه مادرم به رحمت خدا رفته ۱۰ روز بود مادرم فوت کرده بود به خاطر زنداداشش که حتی یک تسلیت بمن نگفته بود تو یکماه که مامانم بستری بود یکبار نه عیادت اومد و نه زنگ زد و همه می دونستن دکترا جوابش کردن!!! و من گفتم مراسم مامانم دعوتش نمیکنم به مامانم فحش داد
منتظر موندم چهلم مامانم تموم بشه و هیچی نگفتم امشب بهش گفتم من دیگه اون خونه نمیام و باهات زندگی نمیکنم .....
خلاصه کلی بد و بیراه گفت. هیچی نگفتم ولی قسم خوردم که دیگه این یک مورد و نمی تونم تحمل کنم دید تصمیم جدیه تا حالا نشده یکروز قهر کنم برم خونه بابام از این کارا بدم میاد ولی دیگه تمومه.
دوستان واقعا قصد طلاق دارم چه جوری اقدام کنم