سلام دیروزم
قرمه سبزی که از شب قبل گذاشته بودم اماده شده بود خوب جا افتاده بود ،بردم خونه مامانم برای ناهار ، شوهرم منو رسوند خودش اومد خونه برای شوهرم کته گذاشته بودم و یه ظرفم قرمه براش گذاشتم
خونه مامانم ناهار خوردیم ،کارگرام مشغول بودن و یه سری کاراشون پیش رفت بیشترش مونده :// دربی هم اونجا با خواهرزادم و خواهرم تو سروصدای دستگاها دیدیم😂 شوهرم میگفت مجبور بودید میومد خونه ما😂
کلا دراز کشیدم خونه مامانم ،بعد شامم اومدیم خونه دیدم شوهرم کلی ظرف کثیف کرده دیگه نشستم الان باید برم بشورم
مدرسه هم مجازی شد ،صبح پسرم و بیدار کردم تو خواب و بیدار مثلا درس خوند و حل کرد
ناهارم گفت خوراک لوبیا درست کن،تو فریزر بود بهش نگفتم گفتم الان درست میکنم(بفهمه فریزر بوده غذا نمیخوره😐)
گرم کردم خوردیم منو پسرم ، نماز خوندم
خونه مرتب کردم ،
الان برم ظرفا بشورم ، زباله ها جمع کنم بزارم بیرون
روتختی پسرم عوض کنم