بعداز ظهر رفتیم دوتا خواهرای دیگه ی شوهرم هم اونجا بودن خلاصه تارفتیم داخل پسرم رفت با بچه ها بازی کنه وما هم نشسته بودیم یهو دیدم پسرم جیغ میزنه میگه ماشینو بده .خواهرشوهرم اینا قبل ازاینکه ما بریم اون ماشینو قایم کرده بودن که این بچه نبینه ولج بگیره.
بچه ی الهام(اسم مستعار اون یکی خواهرشوهرم)رفته دره کشوی آشپزخونه رو باز کرده واون ماشینو به پسرم نشون داده پسرمنم که لج گرفت پسرخواهرشوهرمم گفت نمیخوام بدم ورفت تواتاقش
حالا پسرمن داره جیغ میزنه خواهرشوهرم (الهام همونکه بچه ش ماشینو نشون پسرم داده) بهم میگه سحر شما خیلی اشتباه کردین ازاول هرچی خواسته دادین بد بارش آوردین بد تربیتش کردین😐😐😐😐حالا دقت کنین دختر اون ۵ سالشه پسر من ۲ سال و هفت ماه