عاقا حالا دعوای ما حق با کیه؟؟؟
دختر من ۶سالشه یه خورده جیغ جیغو ولی مودب تا بچه ای کاریش نداشته باشه کاری با بچه های دیگرون نداره مهربونم هست یعنی بد جنسی نداره دیگرون میگن
دختر برادرم با دخترم هم سنِ،بدجنسِ ولی خیلی مهربونه کلاً چندتا بچه یه جا باشه تقریباَ گریه همرو در میاره
حالا دعوا رو ببین😀
اقا منو زنداداشم خونه خواهرم بودیم دختر خواهرم هم یه سال از اینا بزرگترِ این سه تا کاملاً بی صدا یه گوشه آروم داشتن بازی میکردن که یه دفعه دختر بزرگه خواهرم داد زد خاله خاله سارا نازنینو کشت...آقا برگشتم دیدم سارا چنان با دوتا دستش موهای دخترمو گرفته یعنی جیگرم کباب شد،اقا مگه ول میکرد زنداداشم تا وقتی خیالش راحت باشه بچش کتک نمیخوره بی خیاله..دختر من که سرشو آورد سارارو گاز بگیره از اون ور من نذاشتم از اون ور زنداداشم دخترشو کشید اونور اینم بگم موهای دخترم بلندِ با کش بسته بودم الهی بمیرم کل پیشونی دخترم قرمز شده بودو موهاش کلاً در اومده بود منم برگشتم سارو دعوا کردم گفتم چند دفعه گفتم تو دعوا موهای نازنینو نکش آخه دفعه اولش نبود اقا اینو گفتم برگشتم طرف دخترم از دوباره از پشت حمله کرد دوباره موهای دخترمو گرفت منم از حول دوتا دستای اینو گرفتم که موهای دخترم بیشتر کشیده نشه به خدا خواهرمو من نمیتونستیم بچرو از دستش بگیریم زنداداشم به خدا اصلا تلاش نمیکرد دخترشو جدا کنه لا قل منکه اب ین طور دیدم به خدا دخترم دوباره دستشو اورد بالا موهای سارارو بکشه زنداداشم چنان جیغی کشید و دخترشو سریع جدا کرد که دخترش خون دماغ شد...
حالا دخترشو که خودش کشیدنی نمیدونم چکار کردکه خون دماغ شد بعد منم با دوتا دستم دستای سارارو گرفته بودم که موهای دخترمو زیاد نکشه اون همه آدم هم شاهد بودن بعد زنداداشم و دخترش یه دختر ۱۴ساله داره گفتن که راحت شدی دماغش خون دماغ شد،منم گفتم دختر شما وحشیِ حمله میکنه به دخترِ من وگرنه که دختر من با کسی دعوا نداره دماغش هم خودتون میدونین من نکردم از کسی هم ترسی ندارم اگه تقصیر من باشه میگم من باعث شدم ببخشید ولی کار من نبود،دخترش قبلاً هم چند بار خون دماغ شده بود،خلاصه الان هم قهریم همسایه هم هستیم این دتا بچه هم کلاس هم هستند رابطشون گل و بلبل اونوقت ما قهر،ولی خدایی بچه برادرمه دوسش دارم ولی شما جای من چی کار میکردین؟
