2777
2789
عنوان

چگونگی رابطه با خانواده شوهر

445 بازدید | 41 پست

وقتی ازدواج میکردم، فکر میکردم چون من تحصیل کرده هستم دانشجوی فوق لیسانس معماری مادرشوهرم معلمه و مادر من دبیر این دعوای عروس و مادرشوهر و جاری رو نداریم، ولی روزی که مادرشوهرم رفت خواستگاری جاریم، اومد گفت خداروشکر این دفعه داریم با خانواده ی درست و حسابی فامیل میشیم، مادر و پدرش اونقدر بافرهنگ هستن که اصلا درمورد مهریه صحبت نکردن بعدا فهمیدم مهریه ی اون بیشتره و حق طلاق و حقوق همسری رو هم گرفته، مادرشوهرم همون روز گفت از تو 3-4سانت قد بلندتره، پوستش سفیدمهتابی هستش نه مثل تو سفید بیرنگ 5-6 کیلو هم لاغرتر عین پروانه ظریف آدم میترسه باهاش دست بده یوقت بشکنه، پدرشوهرم گفت خانم بس کن هرکسی شوهرخودشو داره به تو چه، و همین مقایسه در این 9 سال در تمام امور ادامه داره در مورد تمام وسایل جهیزه .... به من میگفت سامسونگ خوب نیس باید ال جی میخریدی مثل اون چرا فرشت طرح صورتی داره فرش باید کرم و سرمه ای باشه و..... ، سر تبریک گفتن مثلا عید مبعث میگه اون 2 ساعت زودتر تبریک گفت، چرا الان زنگ میزنی گفتم حتما مادرت بیمارستان بود یا پدرت تصادف کرد که صبح زنگ نزدی، از اونجایی که وضع مالی برادرشوهرم خوبه اینم به موضوعات قبلی اضافه شده، همینطوری من خودم نارحتم که اونا دوسال بعد ما ازدواج کردن و دوتا بچه دارن ولی من بخاطر مشکلات مالی باید هر روز تا دیروقت کار کنم، بچه نیاوردم که کارمو از دست ندم،از بس منو و شوهرم و پدرشوهرم به مادرشوهرم گفتیم به ما ربطی نداره اونا چطورن، اونا عالی و فرشته هستن ما بد، چندین دفعه قطع روابط کردیم بازم فامیل رو واسطه کرد و دوباره روز از نو روزی از نو

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یا شماهم باهاش خیلی بدی که اینجوری رفتار میکنه یا مشکل روانی داره مادر همسرت، وگرنه هیچ توجیه منطقی این طرز برخورد ها نداره😑

باغ وحش ؛ تنها زندانی که زندانی هاش بیگناه ترین هستن 💔

تحصیلاتش بخوره تو سرش وقتی شعور نداره.......ببخشید خیلی ناراحت شدم 

زندگی تنها یکبار است،پس کارهایی را بکن که خوشحالت میکنه و با کسانی باش که باعث میشن لبخند به لبت بیاد.

خیلی سخته.مخصوصا دخالت مادر شوهر.بعضی وقتا منم از دست مادرشوهرم عاصی میشم.بهش اصلا بی احترامی نمیکنم یعنی اصلا کاری به کاریشون ندارم.ولی اون بعضی وقتا خیلیی گیر میده خیلییی

عزیزم درکت میکنم مادرشوهرمنم همیشه همه روبامن مقایسه میکنه اوایل خیلی بهم فشارمیومد وکارم به روانپزشک میکشید ولی الان بیخیل شدم اینا هیچوقت درست نمیشن

من خانم هستم لطفا سوءتفاهم نشه😙😙

یبار ببرش یه گوشه که کسی نباشه و نبینه بهش بگو من یه رویی دارم که هنوز نشون ندادم اگه ابروتو احترامتو دوست داری یا از این به بعد مقایسه نمیکنی یا کلا با من حرف نمیزنی وگرنه بهت نشون میدم

اگرم چیزی گفت سرو صدا کرد همونجا با داد و گریه بیا تو جمع بگو منو برده یه گوشه داره سرکوفت میزنه خسته شدم به شوهرتم بگو واقعا خسته شدم دیگه نمیتونم اینجوری ادامه بدم میخوام ازت جدا بشم

کاملا هم جدیت به خرج بده بذار یکم بترسن

وقتایی که داره حرفای خاله زنکی میزنه پاشو برو یا با یکی دیگه حرف بزن. چند بار که زدی تو ذوقش میفهمه خوشت نمیاد. و می تونی صریح بهش بگی جزيیات زندگی دیگران برامن اهمیت نداره. مادر همسر منم پرستاره و تحصیل کرده. ولی این اخلاقا تو ذات بعضیاست ربطی به تحصیلات نداره متاسفانه😔

حالا باز معلم اینجا یکی میگفت مادرشوهرش پزشک بعد یه کارایی یه حسودی های میکرد بی سواد ها نمیکنن بااین که خودم بدبختم دلم براش سوخت واسه یه شیشه مربا باید به اون خانم دکتر جواب پس میداد 

پس مادرشوهری ربطی به سواد و منطقه هیچی نداره حتی خارجی ها هم دارن 😯

درخت هر چی پر بار تر باشه و سرش خم تر 😏
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792