بعید نیست. ادما همینن دیگه. زندگی رو باید سفت چسبید. بیشتریا حسودن و بدبخت. به خدا دلم میسوزه که میبینم این همه ادم بدبخته که دنبال بدبخت کردن عزیزان شون هستن. منم یه چیزایی نرم نرم میبینم از خانواده شوهرم و می‌دونم دلیلش بدبخت بودن فکرشونه و شوهرمم کلا بسته باهاشون رفتار میکنه و میلی به بروز دادن هیچی از خودش پیششون نیست. ولی از نظر فکری بدبختن به خدا. از محبت کردن من به خودشون هم ناراحتن. شاید باورت نشه
وای چقدر شبیه عین من ...بخدا هست سال فقط احترام گذاشتم سر یه دعوایی هرچی خواستن گفتن بدترین فحش هارو به خانوادم دادن....اما من فقط احترام گرفتم و بازم واگذارشون کردم بخدا...خیلی نسبت به من حسادت میکنن من یه جاری دارم که نسبت به اون اینجوری نیستن...گرچه او ثن حقی تو زندگیش نداره چون با خانواده شوهرم زندگی میکنه و کاملا لال و‌بی زبونه و اختیارش دست خودش نیست
وای چقدر شبیه عین من ...بخدا هست سال فقط احترام گذاشتم سر یه دعوایی هرچی خواستن گفتن بدترین فحش هارو به خانوادم دادن....اما من فقط احترام گرفتم و بازم واگذارشون کردم بخدا...خیلی نسبت به من حسادت میکنن من یه جاری دارم که نسبت به اون اینجوری نیستن...گرچه او ثن حقی تو زندگیش نداره چون با خانواده شوهرم زندگی میکنه و کاملا لال و‌بی زبونه و اختیارش دست خودش نیست
من سه سال باردار نشدم، خواهرشوهرم رفته بوده پيش يه رمال بهش گفته بود كه زن برادر بزرگت داره بچه تو راه داره الانم حامله اس، جاريم همون موقع تازه حامله شده بود بچه دومشو، بعد رمال گفته بود ولى زنه برادر كوچيكت يعنى من هيچوقت بچه دار نميشه، برادرت هم با يكى از دختراى فاميل دوسته با اون ازدواج ميكنه بچه دار ميشه زنه اولشم يعنى منو طلاق ميده، دو هفته بعد از اين جريان من باردار ميشم،بچه جاريمم تو ٥ هفته سقط ميشه، تو فكر كن چقد پست فطرن كه اين جريانو براى شوهرم تعريف كرده بودن البته قبل از باردار شدنم به شوهرم گفته بودن كه تحريك بشه براى جدايي
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
