سلام اونایی که قبلا خانه دار بودن و همسرانشون اجازه شاغل شدن نمیدادن اما در حال حاضر شاغلن چه جوری راضیشون کردین؟؟؟من که ۷ساله نتونستم😔لیسانس مترجمی دارم و در حال حاضر دارم طراحی و نقاشی کار میکنم البته باردارم و ۶ماهمه اما برا بعدها میگم نمیخوام بشم یه مادر خونه نشین و بشوربساب😔میخوام پیش دبستانی بزنم اما نمیدونم چه جوری راضیش کنم😔😔لجبازی بینمون زیاده و زیاد بحث داریم ....توروخدا بگین چیکار کنم اصلا سیاست ندارم😔😔از خونه موندن خسته شدم احساس میکنم اینده ام حروم میشه😔😔
پیج اینستام و ببینید😍😍پر از کارهای خوشگل برا هدیه،منزل ،سالگرد،تولدو....👈@gallery_modern0آخرش صفر هم داره 🤣اينجا بد نوشته ميشه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
انشالله...نه چند بار تا پاي طلاق رفتم اما نشد و نتونستم ديدم مقصر خانوادهان ...اما درس عبرت هم نشد.. ...
طلاق رو فراموش کن. از لج هم شده قوی باش و چشم دشمنان رو کور کن. خب مخالف باشه. مادر شوهر منم مخالف بود بااینکه من از همشون سر بودم از هر نظر. اما بیا و پسرشون ببین دقیقا برعکس هم.
اميدوارم 🙏🙏اميدوارم يكي از معجزه هاي خدا شامل حال من و امثال من بشه...تا كسي جاي من نباشه درك نميكنه...دعا كن دلم نرمتر بشه...زندگيم با اومدن بچه ام گرمتر بشه...همسرم منو بيشتر از قبل دوست داشته باشه...يه سردي بدي بينمونه كه خودم دارم اذيت ميشم اميدوارم از بين بره ...و هرچه زودتر به خواسته هام با توکل بخدااا برسم...
پیج اینستام و ببینید😍😍پر از کارهای خوشگل برا هدیه،منزل ،سالگرد،تولدو....👈@gallery_modern0آخرش صفر هم داره 🤣اينجا بد نوشته ميشه
دقیقا چون من سر بودم خیلی حسادت کردن و دخالت ...من فقط به امید بچه ام زندگی میکنم و اینکه میدونم با ...
اول خدا بعد همسر بعد بچه. وقتی نزدیکتر بشید بیشتر. متوجه حرفم میشی. بچه هم در لینده میره. فقط تو و شوهرت مهمی. بهشون بگو تو برام مهمی. مطمین باش مرد ها محبت رو می فهمن. تو ثابت کن که بامحبتی
این یعنی همو خیلی دوست دارید پس مقابله کنید که دیگران نیان تو
آره اگه همو دوست نداشتيم تاحالا طلاق گرفته بوديم، ولى خيلى دلم ميسوزه كه چه روزايى رو از دست داديم چند سال به دعوا گذشت، چقد اشك ريختم چقد فشار عصبى اومد بهم، يه موردش خواهرشوهرم بود كه خيلى تلاش كرد ما از هم جدا بشيم ولى شوهرم بهش گفت من زندگيمو دوس دارم دخالت نكنين، فكر كنم تا پاى خرافات دعا گرفتن براى زندگى من پيش رفت ولى نتونست