همیسه به شوخی سر کارم میزاره
من عقد کردم و ماه پیش پریودیم عقب افتاده بود
بی بی چکمو دادم بهش گفتم تو یه ظرفی جیش کردم برو و اینکارو بکن و جوابشو بهم بگو
اومد جلوم نشست با کمال بدجنسی و بی رحمی
هی گفت ببین نباید ناشکری کرد خدا خواسته اولش گفتم باشه فکرکردم شوخی میکنه دیدم نه خندش نمیگیره
زدم زیرگریه و فحش دادن گف نیست بابا سوخی کردم
ققط میخاستم بکشمش
یه بارم من سرکارش گذاشتم صدام با خواهرم شبیه همه رفتم خونه خواهرم بهش زنگ زدم گفتم روژان حالش خیلی بده اومده اینجا داره گریه میکنه میگه شما بهش خیانت کردی و ترسوندمش حسابی مونده بود جی بگه گفت الان میام اونحا بعد منم زدم زیر خنده بلند با خواهرم