۳«تا امروز ک ب شوهره من گفت ک من راضی نیستم چون خواهرمن سالم نیس بدلباس میپوشه و ابرویه مارو برده و ...
عين بچه هاي ابتدايي تايپ كردي، هم از لحاظ نگارش هم از لحاظ تعريف كردن ماجرا، وعضم خوب شه يعني چي اخه، انگار خواهرزادم داره حرف ميزنه، يكم دقت كنيد تو نوشتن زشته به خدا بزرگ شدين
كسايي كه زبان الماني بلدن يا شروع كردن به ياد گرفتن بيان تو تاپيكم رفع اشكال كنيم و با هم بخونيم 😊
ایشون تو یه ساختمان با مادر شوهر و جاری هستن. یه خواهرشوهر داره که بعد از دو ازدواج یه بچه ۱۴ ساله داره. برادرشوهرش هم وقتی با جاری دیگش که کوچکتره اشنا میشه که خود جاری متاهل بوده. شوهر اول جاری به روابط جاری و برادرشوهر پی میبره. بعد کشمکش های فراوان بعد دو سال ازدواج میکنن. و جاری این خانوم میشن. ۷ سال هم از ازدواحشون میگذره و بچه دار نشدن.حالا دوست صمیمی برادرشوهر از خواهرشوهرش خوشش اومده و مجردم هست و شرایط خوبی داره ولی جاری مخالفه و همسرش رو هم رایشو زده.
در قیامت گنهکاران گویند"افسوس بر من از کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره کنندگان آیات او بودم"(سوره زمر آیه۵۶) سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست، به سوی نور که باشی سایه ها در پس تواند الله نورالسماوات والارض