خواهرم دم عیدعقددخترشه ازالان زنگ زده ک بایدبرای خریدعقدبیای منم گفتم من زودترازشوهرم نمیام چون دویست سیصدتومن بایدکرایه بدم بعدم واسه عقدشوهرم تنهاراه بیوفته بیادتوجاده خطرناکه اگ موقعی ک اونجابودم باشه میرم ولی مخصوص خریدش نمیام اخه خریدعقدچیزخاصیم نیس اخه بهش برخوردگف بجای اینکه بگی قصه نخورمیام خیالت راحت میگی نمیام😐 منم گفتم خب راهم دوره اگ نزدیک بودم ک میرفتم گف نمیخام بیای اصن خواستی عقدشم نیا😐😐واقعا حرف من بد بودک اینجوری برخوردکرد؟
دوس داره باشی دیگ
جفتتون حق دارید......
حالا ميگفتي باشه . منم بودم ناراحت ميشدم
هیچ کس اعصاب نداره به قرآن
باید یکم بهتر میگفتی خرید عقد چیز خاصی نیست زیادی بود 😐
شاید احساس دست تنهای میکنی
ولی معلومه دوست داره
بله بد بود
اون الان خودش کلی فشار و استرس داره
زنگ زده شما به عنوان خواهر و سنگ صبور آرومش کنی
ولی برعکس شما استرسش و بیشتر کردی
معلومه که استرس داره و تو اینجور وقت ها کی نزدیکتر از خواهر؟؟
چطور حساب کردی دویست سیصد تومن هزینه اش میشه هوایی حساب کردی
خواهرت کجست و شما کجا
خب برو 😐 عجب خواهری هستی واسه خاطر دویست تومن ؟؟؟!
زنگ بزن از دلش در بیار براش توضیح بده که بخاطر شرایطت نمیتونی زودتر بری حق داره دلش میخواد تو هم باشی
به احتمال زیاد خواسته اونموقع دست کمکش باشی نمیخواسته رک بگه الان که نه آوردی ناراحت شده
واقعاا تو این دوره زمونه از راه دوریا تباید توقع داشت سخته با این راهها و هوااا .
اوتم خواهر توقع داره شمام حق دارید ولی ادما باید یاد بکیرین که توقعشون از هم کم کنن دنیا گلستان میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
