اشکال نداره مقاومت نکن اصلا... بزا بیاد و بره....
اصلا سعی نکن ک حواست رو پرت کنی چون دل آشوبت هنوز هس و اون حس اصلا خوب نیس...
پس بشین ی برگه و کاغذ بردار از سوالای رگباری شرو کن...
اولین حس بدت رو بنویس مثلا فک میکنی قراره ی اتفاق بد بیفته!
از خودت بپرس چرا فکک میکنم ی اتفاق بد میفته!
چون ک فلان روز این اتفاق افتاد اینطوری حس کردم...
چرا بخاطر اون اتفاق حسم اینطوری شد!!
چون....
.
.
.
همینطوری از خودت سوال بپرس...انقدددد ک به ریشه برسی و دلیل اصلی نگرانی هات پیدا شه..
ی کار دیگه هم میتونی بکنی..
ما همه همیشه بدترین چیزا رو در نظر میگیریم ! مثلا اگه نشه چی! اگه نیاد چی اگه اینطوری نشه چی!!!!!!
حالا بیا و برعکسش گن...
بگو اگه بشه چی!! اگه بیاد چی اگه اونطوری ک میخام بشه چی!! اگه اون چیزی ک فک میکنم پیش بیاد چی!!
همه چی رو مثبت کن...بعد ببین چقد ارتعاشت تغییر میکنه