عزیزم تاپیک قبلیتوخوندم.دیدم سرجهیزیه دعوادلخوری بوده.همسرتو تحریک کرده مادرش.بهرحال مادرشه شایدازرو دلسوزی براپسرش بوده.کاری نداشته باش باهاش دشمنش نباش.شما برای بهترشدن زندگیت و دوستورفیق شدن همسرت فقط یه راه داری اونم جذب همسرت بخودته.مادرشوهرو پدروهمه رو یه مدت بذارکنار.فقط تمرکزتوبذاررو همسرت.از محبت خارهاگل میشود.بهش محبت کن.اصلا عصبانی نشو،توعصبانیتش سکوت کن بدون اخم،جواب نده.وقتی سرگرمه نگاه عاشقونه و خیره بهش بنداز تامتوجه شه بعدش با لبخندوکمی مثلااشک شوق بگو مثلا هرروز بیشترانگاردارم عاشقت میشم یا نگات که میکنم احساس غرور پیدامیکنم یا ازاینکه مرد زندگیمی خوشحالمو...
حس کنه دوسش داری حس کنه مردشده
مردا تووجودشون یه پسربچس میتونی مادرانه بخودت جذبش کنی.بامحبت و صبوری رامش کن.اصلاازمادرش و خانوادش گله نکن بهش برس.کمی صبور باشی این شمایی که برنده ای