2777
2789

هفته پيش غربالگري سه ماه اول بارداريم بود كه رفتم بيمارستان پيامبران. 

يه سريا راضي بودن يه سريا از بيمارستان ناراضي بودن.بعد رفتاراي پرسنل هاشو ديدم زده شدم.تا قبل هفته پيش نظرم بهش مثبت بود ولي هفته پيش منصرف شدم. الان دنبال بيمارستان خوبم براي زايمان. 

دوستان شما جايي سراغ دارين خوب باشه؟

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من واسه عملی رفتم بیمارستان پیامبران. انگار هتل بود قبل از ناهار میان میپرسن که غذا چی میخایید و منو داره و  حتی عصراشم عصرونه می دادن و  پرسنل هم واقعا عالیه و واقعا دلسوز و مهربون بودن

مادرم و پدرم ، بگید چطوری صداتون کنم که برگردید واقعا بهتون نیاز دارم!
بیمارستان صارم چون تخصصی زنان و زایمان هست و معطلی نداره امکاناتش کامله

بيمارستان صارم خيلي تخصصي هستش و براي مشكل دارها عاليه 

به نظر براي ماها بهتر هستش جاي ديگه بريم تا جاهايي مثل صارم براي نيازمندتر از ماها بيشتر امكانات بزاره و ما الكي با رفتنمون شلوغ نكنيم اونجارو

من واسه عملی رفتم بیمارستان پیامبران. انگار هتل بود قبل از ناهار میان میپرسن که غذا چی میخایید و منو ...

منم حسم قبلا خوب بود ولي هفته پيش خيلي هارو ديدم ناراضي بودم زده شدم .

من واسه عملی رفتم بیمارستان پیامبران. انگار هتل بود قبل از ناهار میان میپرسن که غذا چی میخایید و منو ...

چون غربالگريم دير نشه رفتم بيمارستان شيفت دكتر طاهره رحماني بود. خيلي بدجنس بود و ازمايش هايي كه قبلا انجام داده بودم و به اشتباه بدون توجه به ازمايشاتم مجدد نوشت و الكي ٢٥٥٠٠٠تومان خرج الكي رو دستم گذاشت.خير نبينه ايشالا. زور ميزد كه بيارش شم و انتخابش كنم حرومزاده رو.

شاید تازگیا این مدلی  شده چون من پارسال عمل کردم. واقعا احساس میکردم اومدم هتل

دكترت كي بود؟

راضي بودي ازش؟

از بخيه هايي كه برات زده چي؟راضي هستي؟ اخه بيمارستان پيامبران بايد خود دكتر بخيه هارو بزنه.

دكترت كي بود؟ راضي بودي ازش؟ از بخيه هايي كه برات زده چي؟راضي هستي؟ اخه بيمارستان پيامبران بايد خو ...


دکتر زهرا حیدر. واقعا عالیه کارش چون من مریضشم. من چون کم خونی دارم و   بیهوش شدم بخاطر عملم وقتی به هوش اومدم حالم خیلی بد بود و سرگیجه داشتم بنده خدا ساعت 1 نصف شب با ترس اومد بیمارستان و دستور داد بهم خون تزریق کنن و فرداش مجددا از مطبش بهم زنگید و حالمو پرسید و حتی برگشت گفت که دختر نصفه جونم کردی تو. و بخیه ها رو هر کی دیده میگه وای چقدر قشنگ بخیه زدن

مادرم و پدرم ، بگید چطوری صداتون کنم که برگردید واقعا بهتون نیاز دارم!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز