با مادر شوهرم تو ی ساختمون دو طبقه ایم گاهی ک از سرکار برمیگردم بینم خواهر شوهرام خونه مادر شوهرمن تو مسیر ب دخترم میگم اجازه نداری بری پایین چون برگشتنی بالاخره ممکنه درو باز کنن { مادرشوهرم طبقه پایینه } اینم بگم ما هر شب خونه مادرشوهریم دوس ندارم عصرا دخترم بره دوس دارم پیش خودم باشه چون شوهرمم شیفت عصره حالا دخترم رفته ب مادر شوهرم گفته مامانم نمیزاره بیام خونتون و ب خواهر شوهرم گفته مامانم میگه دخترت { منظورش دختره خواهر شوهرمه } بی تربیته باها ش بازی نکن دیشبم با شوهرم دعوام شد
دختر من هنو کامل حرف نمیزنه...خدا رحم کنه.....بچه خواهر شوهر منم خیلی جیغ جیغ ولوس بارش آوردن....ولی دوسش دارم....اما بعد مهمونی همیشه حرصیم ازش....باید ترک کنم حرف زدن درموردش😅😅
وقتی جلوی بچه میگی بچه دیگه بیتربیت هست اونم صادقانه تکرار میکنه اگه میخوای بچه ات باهاش بازی نکنه درست و با کلمات خوب براش توضیح بده که اگر هم تکرار کرد ناراحتی پیش نیاد
وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس دوست عزیز لطفا متن امضاء من رو بخونید نی نی سایتی گرامی لطفا اگر با کامنتهای من مخالفتی داشتید احساستون رو کنترل کنید و من رو ریپلای نکنید مگر اینکه مستقیما شما رو مخاطب قرار داده باشم یا استارتر تاپیکی باشید که توش پست گذاشتم ، من مایل نیستم هیچ بحث و تبادل نظری با مخالفانم داشته باشم مگر اینکه خودم اعلام آمادگی کنم پس خودتون رو خسته نکنید و با اجتناب از هر بحث بیهوده ای در حق اعصاب و شخصیت من و خودتون لطف بزرگی بفرمایید
عزیزم آدما باهم فرق دارن،تو باید موقعیت خودتو بسنجی،اگر حس میکنی زنگ بزنی بهتره،خب بزن،ولی من اگر جات باشم زنگ نمیزنم،اینا هم اگر بخان با حرف یه بچه دعوا راه بندازن،پس کلا دعوایی هستن،هر کاری کنی دعوا رو راه میندازن😁