منم شوهرم یه طوری شده،ولی من تقصیر خودمه خیلی به پر و پاش میپیچم
آخرین تاپیکمم اتفاقا همینه
شما چی؟شما هم زیاد سمتش میری یا نه ساکتی؟
از جدال با کسی که قدردان محبت های تو نیست بپرهیز، اینکه تصور کنی روزی میتوانی او را متوجه اشتباهش سازی، درست مثل آب کردن کوه یخ با "ها" است...چاره ای نیست؛ باران هم باشی، برای کاسه های وارونه کاری نمیشود کرد -الهی قمشه ای
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
یکی تو بیست و سه سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو ده سال بعد به دنیا میاره، اون یکی بیست و نه سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو سال بعدش به دنیا میاره. یکی بیست و پنج سالگی فارغ التحصیل میشه ولی پنج سال بعدش کار پیدا میکنه، اون یکی بیست و نه سالگی مدرکشو میگیره و بلافاصله کار مورد علاقه شو پیدا میکنه. یکی سی سالگی رئیس شرکت میشه و در چهل سالگی فوت میکنه، اون یکی چهل و پنج سالگی رئیس شرکت میشه و تا نود سالگی عمر میکنه.تو نه از بقیه جلوتری نه عقب تر. تو توی زمان خودت زندگی میکنی؛ پس آروم باش، از زندگی لذت ببر و خودت را با دیگری مقایسه نکن