2777
2789
عنوان

شدیدا نیاز دارم با یکی حداقل غصه هابگم

| مشاهده متن کامل بحث + 303 بازدید | 42 پست

میدید که من تنهایی باید دورازخانوادم زندگی کنم چ شبابب که ازترس تا صبح خوابم نمیبرد ...امابارم نمیخواست قدمی برداره نمیخاست که بریم سرخونه زندگیمون که حداقل من سربارکسی نباشم حرف نشنوم ..خلاصه یرتونو درنیارم این مشکلاتتم باهمسرم زیاده اما الانم هیچی نمیگه نزدیک دوسال شد و چندشب پیش مادرهمرم گفتن که اره خیلی دلم میخاد زودترعروسی بگیرم براتون اما پول نبست(این درحالی که فوقالعاده وضعشون توپه هرماه میلیونی برای دخترشون خرج میکنن که نوش جونش بچشه اما برا پسرش نه هاا هیچ وفت اینو باافتخاربه این اسم که پسرم رو پای خودشه میگن:))) و این درحالیه که جدیدا 100میلیون به دخترش به قول خودشون عندالستطاعه:)) دادن که خونه دومشونو بخرن درحالی که الان اونا خونه دارن و بجز اون تو ساختمون مادرش زندگی میکنه اماااونایی که نیازدارن برن سرخونه زندگیشون ماییم و ین درحالیه که هیچ خریدی برای من نکردن حتی سرویس طلامو خیلی ارزون با پول همسرم برداشتم درست همون موقعایی که دخترشون چهارسال قبلش همسرش براش10میلیون طلاخریده بود و مدام با حسرت میگفتن چقد خانواده شوهرش گدابودن که هیچی نخریدن برای دخترم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

واقعادرمونده شدم از یه طرف همسرم که انگارمنو نمیبینه از بطرف فشارای خانوادم از یه طرف خانواده همسری که ... نمیدونم چکارکنم خستم انقد غصه میخورم انقد شبا تا صب گریه میکنم که صبابزور بیدارمیشم امانمیتونم چیزی بگم ینی یمدتی با تمام بد بختی یجوری میرسونم امانمیشه خانوادمم اصلا نمیتونن چیزی بگن ینی بدترمیشه چون هیچ وقت سیاستی نداشتن و میدونم که حرف بزنن خراب ترش میکنن همون طور که سر جشن عقدم بن بلارو سرم اوردن

برام دعاکنین منم برای همتون دعامیکنم دعاکنین درست شه خستم نمیتونم ..اها ازون.ور مادرشوهرم میگه من به خاطراین به الهام پول دادم که برن یه خونه بزرگتربگیرن که برم اونجا شما بیاین این بالا درحالی که یه خونه دیگه دارن که قراربد بریم اونجا و درحایلی که خاهرشوهرمم یه خونه دیگه داره که بزرگتراز بالاست حنی اما گفتن نه دخترم اونجارو دوس نداره

خب همه اینجورین طبیعیه ولی اگر منظورت آینه که با جنس مخالف درد و دل میکنی کم کم عادت میشه برات و قب ...

نبابا اصلا کلا باکسی دردل نمیکنم میخاستم باهمسرم دردل کنم که اصلا درکی نداره و..بدترم میکنه

اگه بخاطر فرار از مشکلات مجردی ازدواج کردی که اشتباه هست این کار بعدش هم باید ریشه یابی کنی علت اینک ...

نهه اتفاقا اصا نمیخاستم ازدواج کنم اماخب دیدم که همسرمو دوست دارم دیگه تصمیم گرفتم اذواج کنم و چون دورم بود دیگه ..چون میدونستم اگه نزدیک بودم پدرم حتما زندگیمونو داغون میکرد

خوب شاید همسرت نمیخواد عروسی بگیره اما روش نمیشه بگه بهش پیشنهاد بده بجای عروسی چند روزی برین ماه عس ...

اون اصلا نمیخاد بگیره اماچیزی که هست اگه نگیره تااخرعمرم باید حرف بشنوم از مادرپدر و خانوادم و ازون ور هیچ کادوییم نمیگیریم و خانواده همسرمم هیچ کمکی نمیکنن

شوهرت شاید دیده پیشش ک داری زندگی میکنی زنشم ک هستی دیگه ی عروسی گرفتن خرج اضافه اس. سر کار ک میری ا ...

عروسی که نمیخاد بگیره اماداره امااره دیگه سو استفاده کنه میبینه هستو منم که هستمو هیچیم که دیگه نمیگموو کاریم که نمیتونم بکنمو چون سرکارمیرم مجبورم..هیچ کاریم بخاطرمن نمیکنه هیچییی خیلیی غصمه

اگه نیازهای بعد ازدواج الان براش حل شده باشه زیاد اشتیاقی برای شروع زندگی مشترک نداره یکم فاصله بگیر


نه عزیزم اینابهانست من کلی مرد میشناسم که همه نیازاشون براورده شده بود امااکلی اصرارداشتن به ازدواج سریعشون...:(

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز