سلام
بچه ها من مامانم هی سرکوفت عروسیمو بهم میزنه بخرا بغضم میگیره
مثلا الان سر کارت عروسی میگه اون موقع از این کارت ارزونا گرفتید ک این جوری بود و اونجوری
اخه الان واسه داداشم رفتن کارت گرفتن گفتم پخش نکردین گفت ن داده ب دوستش که ادرسشو بنویسه منم گفتم چ جوریه باید ادرسو خودتون بنویسید سریع گفت شما ک اینجور بود اونجور بود
دوباره سر فیلمبرداری اره اینقد شده پول فیلمتون گفتی اینقد همه چیو بهت دروغ گفته و سه برابر گفته و از این حرفا حالا انگار داداشم زنگ زده از شوهرم بپرسه کجا رفتید و چقد شده شوهرم بهش گفته خبرت میکنم حالا مامانم دوباده میگه به داداشم بگه خودش پاشه بره بپرسه نخاد بسپره به شوهر من که بخاد یهو یه نونی هم شوهر من بخوره اخه شوهرم یکم دلالی هم میکنه
همش با حرفاش میخاد شوهرمو از چشم بندازه خسته شدم دیگه🙁