دیشب رفتم کیف بخرم رفتم تو مغازه یک کیف پسند کردم برداشتم اومدیم حساب کنیم ن کیف پول شوهرم بود ن کیف پول خودم همونجا لبام اویزون شد😟اخه خوشم اومد ازش مرده هم فهمید چی شده شوهرم گفت باز فردا میایم برمیداریم صاحب مغازه ام کیفو گذاشت تو پلاستیک داد دستم گفت برین هروقت پول دستتون اومد برام بریزین هرچی گفتیم ن قبول نکرد
یعنی دهنم وا مونده بوداین جوری
تواین دوره زمونه کم پیدا میشن از این ادما واقعا