2777
2789
عنوان

دلم خیلی گرفته میخوام داستان زندگیمو بگم شایدد...😔😔

| مشاهده متن کامل بحث + 2499 بازدید | 118 پست
با امیر حرف زدم و اونم ابراز علاقه کردو گفت ک منم خیلی دوستت دارمو تو دلم رفته بودی و گفت به مامانمم ...

به این کار میگن لواط.ببخشید

تیکر بوقت تولد سه سالگی عزیز دردونه ام و به امید خدا تولد نی نی😍

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

از طرفی ناراحت بودم ک میره از طرف دیگه خوشحال بودم ک یکم راحت میشم .زندان ک رفت بیشتر از وقتیکه ازاد بود برام زنگ میزد و من باز هیچ جا نمیتونستم برم و حتی یبار مامانم صدای امیر رو شنید از پشت گوشی و من کلی کتک خوردم ولی باز نتونستم گوشی رو قطع کنم .ناگفته نمونه ک امیر خیلی منو اذیت میکرد خیلی ولم میکرد چون میدونست عاشقشم یادمه یبار قهر کرده بود زنگش زدم انقد التماسش کردمو انقد گریه کردم ک بعد بالا اوردم تا اخر قبول کرد بمونه از این عشقی ک بهش داشتم فکر کنم لذت میبرد ولی خب خدا ازش نگذره چون من هیچ دلخوشی ای نداشتم فقط دلم میخواست یه نفر باشه پشتم باشه وقتی مامانو بابام بحثشونه دلداریم بده بگه درست میشه همه جا بحث هست بااینکه درست شدنی هم نبودو نیست بحث خونواده من

شکر سعی میکنم خوب باشه. ولی خب عشق یه زخم که تا همیشه میمونه. 

نه به نظرم به تلقیننه خودت بستگی داره عزیزم اصلا بهش فکر هم نکن و بچسب ب همین نیمه گمشدت که قطعا بهترین انتخاب بوده و هست برات

هیچ وقت باطن زندگی خودت با ظاهر زندگی مردم مقایسه نکن  
درکت میکنم درد منم همینه

من از زنش خیلی کوچیکترم و چهره مم خیلی خوشکل تر وبدون آرایش بااعتمادبه نفس باهاش روبوسی میکنم ولی اون همیشه با آرایش بوده و.. با اینحال حرصم میگیره ازش گاهی.. و حس میکنم قشنگه.   

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792