2777
2789
عنوان

دلم خیلی گرفته میخوام داستان زندگیمو بگم شایدد...😔😔

| مشاهده متن کامل بحث + 2499 بازدید | 118 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اشتی کردیم یکم دیگه ک اذیتش کردم و خالی شدم دیگه اشتی کردم گفتم بزار بهش فرصت بدم رفتیم باهم بیرون و پیام اومد رو گوشیش اره باز پیام دختر بود خیییییلی ناراحت شدم خیلی سعی کرد نفهمم ولی شماره دختره برداشتمو همه چیزو براش گفتم و اونم گفت ک امیر به من قول ازدواج داده گفت من خبر نداشتم از رابطتتون 😔😔😔امیر هم کلی پشت من گرفتو یکم از این لحاظ دوس داشتم ک طرف منو گرفت چون خیانت ک عادی بود دیگه جزو اصلی رابطتمون بودولی چند روز ک گذشت ک باز امیر میخواست زبون درازی کنه و بگه ک من خیانت نکردم و قیافه حق بجانب گرفت و باهم بحثمون شد و کاری کرد ک نباید میکردبه دختره گفته پروفایلاش رو اسمش بزاره.بیاد به من بگه ک برو ما باهمیم خیلی دلم شکست اشکان بهم خیانت میکرد اره ولی هیچوقت منو دراین حد خورد نکرد جلو کسی خیلی دپرس شدم تصمیم گرفتم کلا ولش کنم

نزارررررم؟؟؟

الهی عزیزدلم خیلی سختی کشیدی،الان همسن منی ،منم تو زندگیم خیییییلی سختی کشیدم چیزایی کشیدم که باورش سخته ،بخاطر همینه الان مشکل اعصاب دارم

بگو بقیشوهستیم 

ناگفته نمونه ک وسط قهرو اشتیامون رفتم سر کار .تو محیط کاریم خیلی اذیت شدم هم کلفتشون بودم هم کار میکردم هم حرف میشنیدم روزی نبود ک با گریه برنگردم خونه ولی از حرص پول مامانم میگفت مشکل از خودته تو باهیچکس نمیتونی بسازی منم براای اینکه ثابت کنم من میتونم برم سرکار .ادامه دادمو کارمو ول نکردم تااینکه انقد خورد شدم ک اون سارایی ک غروز داشت براخودش و حتی نایلون هم دست نمیگرفت توخیابون چون براش عیب بود دیگه انقد دل نازک شده بودم ک باهر حرفو هر چیزی گریم میگرفت و کاره رو ول کردم و امیر هم از اون طرف و برگردیم سر قضیه خیانت اخر امیر .

تااینکه فکرم اشفته شده بود مشکلات زندگیم دیگه روم اثر گذاشته بود شبا از خواب میپریدم کسیو میدیدم هر شب همون ادم رو میدیدم یه ادم با شنل مشکی داشتم روانی میشدم سخته اخه توقع داشتم زندگیم بهتر اینا بشه ولی نشد حالا دیگه سارا ناامید تراز روزیه ک خودکشی کرد .خودکشی فقط به عمل نیست به مردن نیست بعضی وقتا زنده ای و انگار مردی

یه روز ناراحت و افسرده داخل دانشگاه نشسته بودم ک دوستم اومد گفته چی شده و قضیه رو براش گفتم اونم گفت ک یه نفر هست ادم خوبیه بیا باهاش بحرف بهتره تاایجور باشی بشینی غصه بخوری و من قبول نکردم گفتم دیگه غلت کنم نمیخوام تااینکه دوستم خودش رفته بود شماره منو داده بود به همون پسری ک میگفت .پسره بهم پیام دادو من بهش محل ندادم تا کم کم باهم حرف زدیم و اومد خاستگاریم و مامانم راضی نشد چون شغل مشخصی نداشت و من هنوز درگیربحثای خونواده هستم و ابجیمم ازدواج کرده و دور زندگی خودشه خیلی احساس تنهایی میکنم این پسره هم ک دوستم معرفی کرد هم هستش ک الان 2ساله ک باهمیم و امروز جداشدم قهر کردم چون همینم خیلی گیر میده اصلا هیچ جا نمیزاره برم میگه دوست ندارم کسی ببینتتت درصورتیکه خودش مدام بیرونه

اخه ادم یبار خودشواروم کنه یک سال اروم کنه 5سال اروم کنه باللخره خسته میشی میفهمی زندگیت دیگه قرار ن ...

یه چیزی بگم ناراحت نشی ازم ولی میگم شاید بخوای راهتو عوض کنی به نظرم به جز مشکلات خانوادگی باعث و بانی تمام مشکلاتتون خودتون بودید به خاطر انتخاب کردن آدم های اشتباه و عشق دادن به کسایی که لیاقتت رو نداشتن. اینو بدون هیچ آدمی نمی تونه پدر و مادر و خانواده و... خودش انتخاب کنه اما انتخاب دوست و همسر و نوع زندگی هرآدمی دست خودشه. فقط کافیه مسیرتو عوض کنی همین.

یه چیزی بگم ناراحت نشی ازم ولی میگم شاید بخوای راهتو عوض کنی به نظرم به جز مشکلات خانوادگی باعث و با ...

اره درسته ولی من فقط 15سالم بود بیشتر با قلبم تصمیم گرفتم عاقلانه نبود خودمم میدونم اشتباه زندگیم بود

استارتر عزیز انشالله که ی فردی که لیاقتت رو داشته باش وارد زندگیت بشه فقط هوشیار باش و بخاطر مشکلات خانوادگی و اون محبتی که باید از طرف خانواده بهت میشده و نشده سعی کن به هرکسی اعتماد نکنی و صرفا بخاطر جبران بی محبتی به شخصی دل نبندی که لایق نباش و باز آسیب ببینی این روزا آدم خوب کم پیدا میشه 

خواهر خوبم بخاطر فرار از زندگی حال و تنشهای خونواده اصلا عجله نکن که ازدواج کنی خدای نکرده نشه که از چاله دربیایی و تو چاه بیفتی. همیشه سعی کن با خدا حرف بزنی و فقط باخودش درد دل کن و صبوری کن میدونم که این روزهای سخت میگذرن و اینده درخشانی خواهی داشت. ارزوی خوشبختی برات میکنم.

الان دانشجو هستی و چه رشته ای میخونی؟

اره درسته ولی من فقط 15سالم بود بیشتر با قلبم تصمیم گرفتم عاقلانه نبود خودمم میدونم اشتباه زندگیم بو ...

الانم خیلی جونید از الان برای تشکیل یه زندگی خوب بجنگید. یادتون باشه آینده شما انتخاب ها و عملکرد های امروزتونه و بهتر گذشته رو دور بریزید. 

ابجیم به امیر زنگ زد ک پاتو از زندگی سارا بکش بیرونو کلی بهش دعوا کرد و گفت سارا قرص خورده بوده بس ر ...

الهی بمیرم.. منم پسرخاله م خیلی دوسم داشت ولی یوقتی بهم میگفت یکی دیگه رو میخوام(الکی)..منم گفتم روزی که تو با یکیدیگه عروسی کنی میمیرم.گفت روزی که توبمیری من جشن میگیرم( باخنده)..این شد باعث ناراحتی اولیه ی ما.. وقتی بعدازسالهااااااااا ازش پرسیدم فازت چی بود که اونحرفا رو میزدی گفت خواستم حسود شی بیشتر دوسم داشته باشی و بیشتر منو بخوای توبدترمیشدی و من دق دلی مو سرت خالی میکردم. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792