دوستان کمکم کنید من و شوهرم ۴ ساله ازدواج کردیم از اون ب بسم الله تا الان خیلی دعوا داشتیم بیشترشم سر مادرش بوده خیلی طرفداره مادرشه این دعوای اخری هم بچمو ول کردم اومدم دادخواست طلاق دادم ولی خیلی نگرانم الان دو هفتس نمیزاره بچمو ببینم میگه خواستی ولش نکنی بری نمیدونم تو دوراهی موندم اگر بچه نداشتم هر چه زودتر طلاق میگرفتم ولی تا بخوام برم دادگاه و اینا خیلی طول میکشه بدون بچم واقعا کم اوردم نمیدونم گفت برگرد سر زندگیت منم گفتم محاله با این اخلاقات برگردم گفت اخلاقه من خوبه تو خودتو عوض کن گفتم تو بچه ننه ای همش به حرفه مادرتی خستم کردی مادر پدرمم خسته شدن از دعواهای ما نمیدونم چیکار کنم یه راهی بزارید یه کمکی کنید چیکار کنم
عزیزم اگه میتونی یه فرصت بده
طبیعیه همه شوهرا طرف مادرشو خیلی میگیرن شما نباید گیر بدین
حساس نباش بعدشم با دعوا چیزی حل نمیشه
این مشکل سیاست میخواد.عزیزم مگه تو روند دادگاهه که پسرتو نمیبینی بعد ۷ سالگی یا هر وقت ازدواج کنی همین مشکلو داری .و ازدواح مجدد شوهرت و خیلی مسائل دیگه .
شما برو یه مشاور خوب ازش کمک بگیر .
راهههای دیگه رو برای بچه ننه نبودنش امتحان کن
اخه حرف حرفه مادرشه خستم کردی میخواد آبم بخوره به مادرش زنگ میزنه بابامم میگه تا نیاد معذرت خواهی نکنه دختر نمیدم بهش شوهرمم تو لج افتاده بچه رو نشون نمیده میگه میره مهد دوهوایی میشه ببینیش چیکار کنم مادرش دوراز جونتون سگه سگ فقط میگه حرف حرفه منه خستم کردن با رفتاراشون نمیدونم چیکار کنم به نظر شما طلاق یا یه فرصت دیگه بدم برگردم
یه زندگی رو بهم ریختی واسه حرف مادر؟؟؟خوب یکم باز کن مساله رو تا چه حد ؟؟حرف مادرش چیا هس؟؟؟مثلا مشاوره میگیره؟؟یا نه مادرت همش زیر گوشش میخونه و اونم میاد و خدایی نکرده روت دست بلند میکنه؟؟؟
منو به زور برد مهرمم بخشیدم سر یه دعوای خانوادگی که مامانم تهدیدش کرد که تو دادگاه میبینمت گفت باید بری مهرتو ببخشی که خریت کردم رفتم بخشیدم
این مردا هر چ روشون حساس شی در مورد خونوادشون بیشتر لج میکنن و دقیقا جواب عکس میده بیشتر میرن سمتشون فقط باید با محبت بکشونی طرف خودت
اره اخرین بار با مادرش بحثم شد اونم صدای منو ضبط کرد شوهرم رفته بود گوش داده بود گفت به مادرم بی احترامی کردی
حالا که یه راه وشروع کردی کوتاه اومدن ازسمت تو ماجراروخیلی بدترمیکنه .مرداهمیشه از بچه برای ترسوندن زن استفاده میکنن
ولی بعدازجدایی هم همه این مشگلاروداری تا وقتی به سن قانونی برسه خودش حق انتخاب داشته باشه.
من اگه توشرایط شمابودم بخاطره اینکه طاقت دودی بچموندارم وازیه طرف هم نمیخواستم اوضاع خرابتر بشه وهمسرم فکرکنه ازوابستگی من به بچم میتونه سواستفاده کنه.دفعه بعد که بگه برمیگردم سرزندگیم ولی منتظرباش بهت بگه
گفت لجبازی نکن برگرد سر زندگیت منم رو حرفم موندم گفتم نه طلاق فقط اونم بیخیال شد گفت برو طلاقتو بگیر حالا که به حرفم ارزش قائل نیستی
وا من خواهرشوهرم الان ۱۵ ساله ازدواج کرده تا دو سال پیش شوهرش هرچی کار میکرد میداد ب مادرش باز مادرش بهشون خرجی میداد...شما بودین تا این حد؟؟؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
