اشتب می کنی میدون رو واسه جاریا خالی کردی اونا هم دارن جولان میدن
منم جاری وسطیم همش بد خالمو پیشم گفت و بد منو پیش حالم ،پیش من چاپلوسی کرد پیش خالمم چاپلوسی کرد ،بین منو خالم دعوای اساسی انداخت ،با اینکه ماهممون خاله و جاریا یه ساختمونیم من دیگه خونه خالم نرفتم تا همین چند وقت پیش
اینجا خانوما گفتن خیلی ساده ای جاریت داره موش میدوونه ،حالا جاریمو بچه هاشو جلو من انقدر تحویل می گرفتن ،به من خانوما گفتن حساب خانواده شوهر جداست باید احترام بزاری تا ببینی من اولا هفته ای یه بار رفتم بعد دو بار کم کم بهتر شد الان خالم شده رفیق فابریکم ،جاریم داره میترکه
نقشه هاش بر باد رفت