من و شوهرم دیروز سر اینکه من پری بودم و اون داشت با من شوخی می کرد و هی منو اذیت می کرد دعوامون شد.یه دفعه با من شوخی کرد که ناخودآگاه نفسم گرفت بهش گفتم نمی تونم نفس بکشم فکر کرد شوخی می کنم منم یه دفعه زدم زیر گریه اون گفت غلط کردم ولی پاشد رفت.انگار بهش برخورده نمیدونم چی ولی دیشب وقتی بیدار شدم دیدم رفته تو حال خوابیده، رفتم پیشش ولی بعدش پشیمون شدم برگشتم جای خودم، از دیشب هم اصلا با من حرف نزد اینکه جای خوابشو عوض کرده بار دومشه.کلا وقتی بحث میشه یه جوری دعوا برمی گرده که همیشه من مقصرم، وقتیم قهر میکنه تا چند روز سر سنگینه.به نظر شما من چیکار کنم؟
من دیشب سر یه موضوعی یکم با شوهرم سرسنگین بودم دیدم دست پیش گرفته بدتر از من بعد من رفتم ماشین اصلاحمو اوردم جلو تلوزیون شروع کردم به اصلاح پاهام بعد وسط دیدم اومده موس موس میکنه گفت بده من برات انجام بدم اول گفتم نه ولی دادم بهش خوشش اومد از اینکار اولین بار بود بعدشم کار به جای باریک کشید اما آشتی کردیم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
همسر من همیشه میره تو حال میخوابه بهش میگم چرا رو تخت نمیخابی میگه تو حال راحتم وقتی هم من میرم پیشش بخوابم میگه توروخدا بزا من تو حال راحت و تنها بخوابم
مادرم و پدرم ، بگید چطوری صداتون کنم که برگردید واقعا بهتون نیاز دارم!