2777
2789
عنوان

شنیده ها در مورد جن

1443 بازدید | 93 پست

سلام دوستان  دلم یه بحث هیجان انگیز خواست.... کیا تجربه ای در برخورد با جن دارن؟ یا در موردش کسی واسشون توضیح داده؟ من خودم یه بنده خدایی رو میشناختم که میگفت عموش توی معدن (بیابون) یه شب قرار بوده جای دوستش نظارت کنه.... شب که میشه یه پسر بچه ده ساله میاد بهش میگه این جا رو ترک کن چند بار اخطار بدیم بهتون که اینجا کار نکنید... دارن میان .... بعد این هم از ترسش  میره توی کابین و خوابش میبره.... بعد که بیدار میشه می بینه دو نفر از کارگرا تیکه تیکه شدن.... پلیس هم میاد و کلی تحقیق میکنن آخرش هم بی نتیجه قضیه رو مسکوت میذارن.... البته من فقط شنیدم هااااا طرف هم قسم خورد که عموش دروغ نمیگه... دیگه نمیدونم

Shadow

به اندازه کافی هر شب خدا خواب جن و ارواح میبینم الان این دیگه چی بود تعریف کردی اخه😑😑😑

گرگ باش!!!  هیچی دیگه همین  منم یه جایی خوندم گفتم شاید خوبه گرگ باشی    به من چه اصلا مرغ باش تخم بزار والا    همه رو شستم گذاشتم کنار 🥀🥀  

یاخدااااااا😲😲😲😲😲


وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!پسرم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شوهر من تعریف میکنه ک‌نزدسک اردستان داشتن تو جاده میرفتن یهو میبینه چندتا ادم دارن از کوه میرن بالا پاشونو ک‌میارن بالا سم داشتن

معجزم مرداد ۱۴۰۴ میاد بغلم خدایاشکرت

شوهر من تعریف میکنه ک‌نزدسک اردستان داشتن تو جاده میرفتن یهو میبینه چندتا ادم دارن از کوه میرن بالا ...


آره بابای دوست منم راننده کامیونه... توی جاده ماشین خراب میشه پیاده میشه در حال تعمیر کنارش شاگردش ایستاده بوده بهش میگه فلان چیزو بده بعد اون هم بدون حرف زدن کار میکرده بعد یارو غیبش زد شاگرده خواب بوده.... بابای دوستم هم سریع فلنگ رو بست و راه افتاد از ترس

Shadow
عه؟   کاش نگاه نمیکردی خب اسمش رو گذاشتم جن که دیگه اونی که میترسه نخونه

مگه فضولی میزاره اخه🤣🤣🤣

گرگ باش!!!  هیچی دیگه همین  منم یه جایی خوندم گفتم شاید خوبه گرگ باشی    به من چه اصلا مرغ باش تخم بزار والا    همه رو شستم گذاشتم کنار 🥀🥀  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

🌱🤍

بابونه____1 | 9 ثانیه پیش

توده ورودی واژن

albano | 12 ثانیه پیش
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 1 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز