باور كنید كسیو ندارم باهاش درددل كنم
كسابی ك در جریان تاپیكای قبلم هستن میدونن
من با شوهرمو خانوادش مشكل دارم..
عقدیم و دوماهه هم قهریم ...
بخاطر اینكه سر عیدونه اوردن عید قربان دعواموم شد ك انقدر شدید نبود ولی بعدش خواهرشوهرم ك زن داداشمم میش تو مراسم ختم پدربزرگم با ابجیم ك دعوا كردن بعد بحثو كشوندن سمت منو نامزدم ..خلاصه دعوا شدید شد
و من ب شوهرم هیچی نگفتم ولی خواهرش زنگ زده بود كلی مظلوم نمایی بد منو گفته بود
شوهرمم پیام داد و كلی ناسزا بارم كرد
و من جوابشو ندادم تا گذشت ی شب دیدم پیام خالی داد و منم غیر مستقیم بهش فهموندم ك باید سروسامون ب ااوضاع بدیم و باژم جواب نداد..و اصن دیگه ن زنگزد ن پیام منم ندادم...
خیلی دلم گرفته من دوسش دارم ..نمیخام زندگیم خراب شه ...تحملشو ندارم
كارم شبو روزئشده گریه كسیم ندارم باهاش حرف بزنم جز اینحا 😔ازتون میخام خواهرانه كمكم كنید