خرید خودش بوده
قبلا گفت نیاز داریم حلقه خودشو خاست بفروشه دلش نیومده میگه حیفه
ولی کاری به نیاز داشتن کسی نداره
یه مقدارشو خاستم بفروشم قبلا به زور اجازه داد گفت زن ابهتش به طلاهاشه سرمایع اشه
جای طلاهامو میدونس
خونمون هم خالی بود
من مسافرت بودم اون سرکار
میگه اومدم پنجره توریش کنده بود و خونه بهم ریخته