همه جمع بودیم یهو ی کلیپ بود تو گوشی دختر داییم پسره پشت ب دوربین بود سرشو میشست دوستانش برای اذیت کردنش از پشت هی شامپو میریختند سرش،اونم میشست و تموم نمیشد عصبانی میشد،منم این بلاروس سر شوهرم اورده بودم،اصلا حواسم نبود پیش داییام داداشم برگشتم گفتم منم حمیدم اینجوری اذیت کردم...زن دایی بزرگم چشم و ابرو اومد تازه فهمیدم چی گفتمممممم،فرار کردم....روم نمیشه دیگ برم خونشون😥