عزیزم من اصن احساس ضعف نمیکنم .. میدونم که شوهرم خیلی منو دوست داره .. ولی اینکار عادتش شده .. ولی اینو هم میدونم که تک پره .. اگه کسی جز من تو زندگیش باشه دیگه نمیتونه با من هم باشه .. واسه همین به اینکارش اهمیت نمیدم .. تو زمینه های دیگه خیلی مواظب منه ... همراه منه .. البته دیگه اون داره پیر میشه من 13 سال ازش کوچیکترم ..
واقعا حس بدی دارم منی ک با شکم هفت ماهه خونه زندگیم مثل دست گل شامونهارم ب موقع همشم ب خودم میرسم از ...
عزیز من تو این چیزا تجربه ای ندارم به اون صورت ولی یه نصیحتت میکنم. خوب بودن زیادی هم خوب نیست. نیازی نیست همیشه شام و ناهارت اماده باشه، نیازی نیست همیشه خونت مرتب باشه. بعضی وقتا به شوهرت بگو حوصله نداشتم ناهار اماده کنم یا خونه رو مرتب کنم. یکم بیشتر برا خودت و سلامتیت وقت بزار. اینجوری اگر یه کاری هم تو خونه انجام بدی به چشم شوهرت میاد. ولی اگر همیشه همه چیز اماده و همه جا مرتب باشه کارایی، هیچوقت کارات به چشمش نمیاد و فکر میکنه وظیفته که این کارارو کنی
عزیزم میدونم حس بدیه ولی بیشتر مردا از روی کنجکاوی نگاه میکنن ی بار بهش بگو ناراحت میشی بگو وجهه اجتماعیت خراب میشه و... ان شاالله درست میشه ناراحت نباش.
سرم خاک کف پای حسین است*دلم مجنون صحرای حسین است*بهشت ارزانی خوبان عالم*بهشت من تماشای حسین است*السلام علیک یا اباعبدالله