من و همسرم حدود ٤ سال دوست بوديم و چون من دانشجوي اون شهر بودم خيلي ازادي داشتم و تقريبا هميشه باهم بوديم و من بيشتر مواقع خونه ي اون بودم بخاطر همين بعد خواستگاري و عقد چون ديگه اونقدرا واسمون مهم نبود تصميم گرفتيم هزينه براي جسن نكنيم
من اصلا واسم لباس عروس و رفص و اينا اصلا مهم نبود دلم فقط يه ثبات ميخواست تو زندگي
با هزار تا دنگ و فنگ خونوادم و راضي كردم كه جشن نگيريم و من قصدم زز اين كار اين بود كه اون هزينه رو صرف خودمون و نيازهامون كنيم جاي اينكه خرج لباس و ارايش و شام و... كنيم اما....