شوهر بداخلاقم رو عاشق خودم کردم.

خب اگه اون خانومم یه لحظه برگرده به خود واقعیش و بخواد راحت زندگی کنه شوهرش باز همون اخلاقای گندشو از سر میگیره..

عزیزم ناراحت نشیا اما مردا یا این چیزا رو بلدن یا نه

اگر شوهر شما الان تا این سن آب یادش میره بریزه خب دیگه نمیتونه عوضش کنه این شخصیت مردا میشه باور کن نمیتونن من اینو از داداشم فهمیدم مخصوصا ،چون شوهرم تو این چیزا تمیز هست اما شوهر من همیشه لباساشو در میاره میندازه رو تخت پر لباس میشه تا الان یه بار هم بهش نگفتم لباساتو اویزون چوب لباسی کن خواستم بگو جلو خودمو گرفتم گفتم چیزی نیست که خودم پشت سرش جمع میکنم البته اگر جلو خودش اینکارو کنم مطمئنن تاثیر داره اما من وقتی میره سر کار مرتب میکنم حالا شما هم همین که دیدی داره صورتشو میشوره با مهربونی جلوش خودت اب بگیر شاید تاثیر داشت اگر سختته خودت مدام تمیز کنی

ایشالله خوشبختیت تکمیل بشه 😊

🤣

من جای رویا از زندگی خسته شدم 

انشالله ماهتاب عزيزممم درست ميشه هنه چيززز ولي دركل تو زندگي زناشويي اگه ميخاي همه چي خوب باشه بايد خودت و بزني ب كري و كوري و لإلي وخري

ببخشيدا اينقد روك صحبت ميكنم

وقتينديز و نشنيده بگيري و حاضر جوابي كني و وانمود كني دوزاريت نيوفتاده زندگيت عسل ميشه ولي بخاي اثبات كني ديدي و شنيدي و ميفهمي كلاهت بس معركس

این موارد از حق نگذریم برای خیلی ها ممکنه جواب بده البته دیر و زود داره، اما برای یه عده اینطوری نیست. مثلا کسی که افکار تعصبی داره و یک سری بایدها داره که حتما باید انجام بشه و خانوم هم به هیچ وجه نمیتونه اون خواسته ها رو برآورده کنه.

متن رو برام بفرست حتما تلاشم میگنم

اسمش بهش میخورد رویا

بیشتر شبیه داستان بود و غیر واقعی

من نمیپسندم 

عزیزم خوشحالم برات

اما در کل درصد مردایی که مثل شوهر شما باشن کمه واقعا نه اینکه بقیه بدن نه اصلا اما هر کس به یه شیوه ای تربیت شده و تنوع هم زیاده و اینکه مردی مثل شوهر شما که قدردان زندگیش باشه یه نوع از این همه انواع رفتارهای شخصیتی مرداست و همه زوج ها واقعا در حالت ایده ال قرار نمیگیرن

نمیخوام اینجا بحث مادرشوهری راه بیاندازم شوهرم بلده ولی تو خونه خودمون اینکارها رو نمیکنه من مادرشوهرم وسواس شدید داره وقتی عقد بودیم همیشه خونشون مرتب شوهرم رعایت میکرد میگفت مامانم اعصابش خرد میشه ولی الان خونه خودمون از راه میاد لباسها رو  مبل میگم عزیزم مگه چقدر راه تا اتاق که بذاری سر جا لباسی میگه غر نزن یکسره خودم جمع میکنم با اینکه میبینه من غیر کار خونه شاغل هستم و دوتا بچه کوچیکم دارم پس بلده فقط برای من انجام نمیده حرفی هم بزنی محکوم میشی که تو غر میزنی اخه تذکر و کوتاه اومدن یه بار دو بار هزار بار دیگه بی خیال شدم منظورم اینه شاید رو همه جواب نده

درسته دركل اينم بگم من در گذشته تو خانواده پدريم زندگي فوق وحشتناكي داشتممممم 

تمام ثانيه هام كابوس بود

هميشه از بابت اين دلم خوش ك ب هرحال روي خوشي هم نصيب من شد