خونه پدرم درب وداغون خواهروبرادری ندارم برم خونشون کوچیکن پونزده سالگی شوهرم دادن به زور.خانواپده شوهرهمه بامن لجن انگارپدرشونوکشتم.شوهرمم خیلی بارفتاراش عصبیم میکنه انقددرگذشته والانم حتی اذیتم میکنه که قیافه شومیبینم تپش قلب میگیرم
توكلت علي الله
عزیزم
خدانکنه
اخییی😔
شوهرم خیلی سرده اصلاازمن تعریف نمیکنه مثلامیگم من خوشگلم؟میگه خیلی عادی هستی بعدمیگه گفتم تاپررونشی به هرکی میگم میگه مردم نون خوردن ندارن توتوچه فکری هستی
خدا کنه دروغ بگی 😢😢
منم مثل توام یه برادر کوچک دارم خودمم تو غربتم تنها و بی کس دارم افسردگی میگیرم
افسردگی گرفتم توشونزده باردارشپم هفده زایمان کردم حال روحیم خیلی داغونه دارم باگریه تایپ میکنم بخدا
شوهرت غریبه
بچها تپش قلب ک میگیرین چ جوریه برا شما؟؟خواهشا توضیح بدید ممنون میشم
شوهرت اشناتونه یا غریبه ازدواج فامیلی بوده یان؟
الان خونه مادریم که تاروزعروسیم کتکم زد.خواهرم کلاس اوله دخترمواذیت کردمنم اروم زدم رودستش دستم خورددماغش خون اومد انقدمادرم زده توگوشش حساس شده پدرم انقدفحشم دادشوهرمم شیفته نمیتونم برم
اینجام هیچکی جوابمونمیده بیخیال
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
